نفیسی

روزنوشته های احمد نفیسی

نفیسی

روزنوشته های احمد نفیسی

صفات مومن 1

علم و عقل
انسان که خود را اشرف مخلوقات می داند موجودی است که دستخوش تغییرات مداوم جسمی و روحی است. طفولیت ،کودکی و نوجوانی و بلوغ و میانسالی و پیری و مرگ را تجربه می کند. از آینده و زمانِ مرگ خود آگاه نیست و توانائی باز گرداندن گذشته ی خود را ندارد . حزن و شادی، امید و یأس، گناه و توبه، شهوت و معنویت، شک و یقین همزاد اوست. سنگ بنایی که انسان قادر است تا بر آن تکیه کند معرفت نفس است و
شناخت خود مسیر اصلی شناخت پروردگار است. رسالت انبیاء الهی و ادیان کمک به انسان برای پیدا کردن خود و متصف شدن آنان به اخلاق و ارزشهائی است تا به مقام ایمان برسند و مومن شوند. عقل عطیه ائی الهی است که خوب و بد به کمک آن درک می شود و به وسیله ی آن خداوند اطاعت می شود و ضرورت نبوت و معاد و عدل فهمیده می شود. در حدیث است که اولین مخلوق خداوند عقل است، یعنی از میان مخلوقات عقل در مقام و مرتبه ی اول است . حدیث می گوید: " العقل ما اعبد به الرحمن"  به سبب عقل خداوند عبادت می شود. علی (ع) در نهج البلاغه خطاب به کمیل می گویند:" الناس ثلاثه، عالم ربانی، و متعلم علی سبیل نجاة، و همج رعاع اتباع کل ناعق ،یمیلون مع کل ریح ، لم یستضیئوا بنور العلم، و لم یلجؤو الی رکن وثیق." مردم سه دسته و گروه هستند جمعی دانشمندان ربانی و الهی هستند، گروهی دانش آموختگان در مسیر نجات هستند و عده ائی هرهری مذهب هستند که با شنیدن هر صدائی یا وزش هر نسیمی، تغییر موضع می دهند و از روشنائی علم بی بهره اند و هیچ پناه گاه محکمی ندارند. قر آن در سوره ی زمر می فرماید: " هل یستوی الذین یعلمون والذین لایعلمون" آیا دانایان با نادانان مساوی هستند. پس از این مقدمه، بخشی از صفات مومنین که به دو دسته ی اول تعلق دارند  بیان خواهیم کرد.

نردبان ملکوت 20

نماز،لبیک به دعوت

نوح فرمود:"قال رب انی دعوت قومی لیلاونهارا فلم یزدهم دعائی الافرارا" پروردگارا من شب وروزقوم خودرادعوت کردم ودعوت من جزبرفرارشان نیفزود.5-6 سوره ی نوح .دراین آیه حضرت نوح (ع) خبردادکه قومش نسبت به دعوت اوخودرابه کری زدند،زیرامی دانست که اجابت دعوتش برآنان واجب می شود.وزمانیکه   آنانرافراخواندتاخداوندبیامرزدشان آنان انگشت هایشان رادرگوش هایشان نهادندوجامه هایشان رابه سرکشیدند.نوح قومش راازحیث عقل وجنبه ی روحانی آنان شب دعوت کرد،چون آنهاغیب اند ونیزازحیث صورت وظاهروجنبه ِ حسییشان روزفراخواندشان ودردعوت بین آن دوجمع نکرد،مانند"لیس کمثله شیء" لذا باطنشان ازاین فرقت وجدایی وفرقان رمیدگی یافت وبرفرارشان بیفزود،چون درآن فرقان است درحالی که امرقرآن است نه فرقان،وآن که درقرآن اقامت گزیند گوش به فرقان نمی دهد،اگرچه درآن است،زیراقرآن فراگیرفرقان است امافرقان، فراگیرقرآن نمی باشد.بدین جهت جزمحمد(ص)واین امتی که بهترین امتی هستندکه براین مردم نمودارشده اند،اختصاص به قرآن نیافتند.پس محمد(ص)قوم خودش راشب وروزفرانخواند،بلکه آنان راشب درروزوروزدرشب فرامی خواند.ودراین مسئله نکته هاست که دانایان ازآن بهره ها می گیرندکه نفی دوئیت وتنزیه وتشبیه وشرک است. ازاینروخداوندامت محمد(ص) راامربه برپاداشتن نمازکردکه شب وروزراباهم داشت ومقام آن مقام قرآن است،توحیدوقیام ،رکوع وسجودوشهادتین وسلام راباهم دارد.نمازلبیک مومن به دعوت اوست ومقام آن قرابت وهمنشینی است. چنیین نمازی نردبان ملکوت است.

نردبان ملکوت 19

نماز ،لبیک به دعوت
نوح فرمود: « قال رب انّی دعوت قومی لیلاً و نهاراً فلم یزدهم دعائی الّا فراراً» پروردگارا من شب و روز قوم خودم را دعوت کردم و دعوت من جز بر فرارشان نیفزود . ( 5-6 نوح)
در این آیه حضرت نوح (ع) خبر داد که قومش نسبت به دعوت او خود را به کری زدند زیرا می دانست که اجابت دعوتش بر آنان واجب می شود و زمانیکه آنانرا فرا خواند تا خداوند بیامرزدشان آنان انگشت هایشان را در گوش هایشان نهادند و جامه هایشان را بر سر کشیدند.
نوح قومش را از حیث عقول و روحیانیتشان شب دعوت کرد . چون آنها غیب اند، و نیز از حیث صورت و حسّشان روز فرا خواندشان و در دعوت بین آن دو جمع نکرد، مانند : "لیس کمثله شی ء " لذا باطنشان از این فرقان رمیدگی یافت و بر فرارشان بیافزود. چون در آن فرقان است در حالی که امر قرآن است نه فرقان ، و آن که در قرآن اقامت گزیند، گوش به فرقان نمی دهد، اگرچه در آن است ، زیرا قرآن فراگیر فرقان است، اما فرقان فراگیر قرآن نمی باشد . بدین جهت جز محمد (ص) و این امتی که بهترین امتی هستند که بر این مردم نمودار شده اند، اختصاص به قرآن نیافتند. پس محمد (ص) قوم خودش را شب و روز فرا نخواند، بلکه آنان را شب در روز و روز در شب فرا می خواند. و در این مسئله نکته هاست که دانایان از آن بهره ها می گیرند که نفی دوئیت و تنزیه و تشبیه و شرک است .
از اینرو خداوند امت محمد را امر به برپا داشتن نماز کرد که شب و روز را با هم داشت و مقام آن مقام قرآن است ،توحید و قیام، رکوع و سجود و شهادتین و سلام را با هم دارد. نماز لبیک مومن به دعوت اوست و مقام آن قرابت و همنشینی است . چنین نمازی پلکان و نردبان ملکوت است .