نفیسی

روزنوشته های احمد نفیسی

نفیسی

روزنوشته های احمد نفیسی

مصاحبه باروزنامه ندای هرمزگان



چاپ شده در گروه سیاسی روزنامه ندای هرمزگان - شماره روزنامه:  2527


برخی مدیران اجرایی کمربسته جریان مخالف هستند

 

افتتاح دهمین دوره مجلس شورای اسلامی و سر و سامان یافتن کمیسیون های تخصصی آن و عبور از فضای انتخاباتی و رقابتی، زمینه ای را فراهم آورد تا در فضایی آرام و به دور از جنجال های سیاسی، نگاهی به پشت سر انداخته و به بررسی دلایل بروز و ظهور برخی رفتارها و رویدادها بپردازیم. 

 

رودرویی جریان های تندرو و بعضا هدایت شده در زمان انتخابات با بخشی از نیروهای اصلاح طلب استان و نیز ابطال شگفت انگیز حوزه غرب هرمزگان آن هم در حالی که منتخب مردم فردی محترم با گرایشات اصلاح طلبانه به شمار آمده و رای اعتماد بیش از 60 هزار نفر را اخذ کرده بود و در عین حال، تداعی گر ابطال های متعدد در حوزه شرق و مرکز استان هرمزگان طی سال های گذشته بود، باعث شد تا به سراغ چهره ای صاحب نظر و با تجربه برویم و پاسخ پرسش هایمان را از احمد نفیسی رئیس دفتر سیاسی شورای اصلاح طلبان استان هرمزگان جویا شویم .

توجه شما را به گپ و گفت های پیش آمده جلب می نمائیم .

mفکر می کنید که اصلاح طلبی در بعد سیاسی به پایان راه رسیده است؟

چرا باید اینگونه تصور شود. اصلاح طلبی یک فرایند تلاش برای تحول آرام است و به دلیل صفت دگر سازانه اش انقلابی است. در میان این جریان، طیفی  وجود دارد که باید به انها اصلاح طلبان سیستمی گفت؛ کنشگرانی  که سیاست تحول و اصلاح نظام از درون را از راه پشتیبانی از دولت اعتدالگرا و جناح هایی از حاکمیت دنبال می کنند. این جریان تا حدی در نظر و عمل از جریان چپ سنتی و مذهبی فاصله گرفته و با جریان راست میانه هم مرز و همسایه شده است .

mبا چه اولویت هایی؟

اولویتهای این دو جریان تحت عنوان اعتدال تعریف می شود که در چهارحوزه سیاست های داخلی، سیاست های خارجی، اقتصاد و فرهنگ صورتبندی می شود. ولی متاسفانه اندیشه های سیاسی در ایران در شکل احزاب که نمونه وحدت بخش و فراگیر باشد تجلی ندارد. هنوز در یک حالت ژله ای است .

می شود گفت که جناحهای سیاسی به نوعی دگردیسی کرده اند، ولی هنوز ظرفیت های زیادی برای ادامه این راه وجود دارد .

mمواضع این جریان در آخرین انتخابات یعنی هفتم اسفند ماه چگونه بود؟

 انتخابات مجلس یک سکانس تاریخی بود و هدف اصلاح طلبان، مقاومت در برابر ورود نیروهای تندروی مخالف دولت اعتدال بود و نه کسب پیروزی و به دست آوردن اکثریت مجلس و بین شرایط مقاومت و شرایط پیروزی، باید تفاوت گذاشت. می خواستیم هزینه های حضور نیروهای افراطی به حداقل برسد و نیروهای میانه رو تقویت شوند و سیاست ورزی از انحصار یک جریان خارج شود و خوشبختانه اصلاح طلبان به بیشتر از این اهداف، دست یافتند و این تجربه موفقی است که می بایست در انتخابات شوراها و ریاست جمهوری استمرار یابد . البته نکته ای که قابل توجه است اشتباه در محاسبات و در تحلیل عده ای پس از اعلام نتایج نهائی بود. و همینِ موضوع خود را به صورت یک واقعیت ناهماهنگ و ناسازگار، در اوائل تشکیل مجلس نشان داد .

هر گاه فراتر از مرزهای مشخص شده و چارچوب توافق ها و اهداف تعریف شده گام برداشته شود، پی آمد ناخواسته ای در جهت ضدیت با هدفهای اولیه خواهد داشت، خصوصاً اگر علت مبقیه با علت موجده آن یکی باشد؛ لذا مراقبت از ائتلاف کنونی از اهم واجبات سیاسی است و ارزش هر نوع از خودگذشتگی و پرداخت هزینه را دارد. البته اگر بدانیم ایران در چه شرایطی است و با چه تهدیداتی مواجه است .

آنچه به عنوان ائتلاف در انتخابات مجلس شکل گرفت ساختار عمودی از بالا به پایین نداشت، بلکه شکل ساختاری افقی داشت و می توانست شکننده باشد و پاسداری از الزامات این ائتلاف با حفظ روح آزادگی و روحیه انقلابی، ممکن شد. از جمله عوامل مخرب درونی، دخالت های ناصحیح عده ائی از افراد بود که مرز بندی صحیحی بین منافع کلان و مسائل شخصی و فردی نداشتند. به هر حال در مجموع موفقیت رضایت بخشی بود. خصوصاً نتایج در تهران و شهرهایی که لیستی رای دادند .

mدر هرمزگان چگونه بود ؟

 خدا را شکر می کنیم که اصلاح طلبـــان شناسنامه دار استان رفتاری عاقلانه و عملگرایانه و منطبق با منطق سیاست داشتند و اگر کار شکنی های سازمان یافته و بد اخلاقی ها، علیه اصلاح طلبان نبود و بعضی بی تدبیری های عده ای مدعی، صحنه را کدر و گل آلود نمی کرد، راه رسیدن به اهداف که همانا حمایت از برنامه های دولت در استان است کوتاه تر می شد. با وجود مشکلات، همین که آثار عقلانیت و روش اعتدال و عزم همراهی با دولت در میان نمایندگان محترم استان مشاهده می شود، موجب خوشحالی است و امید است خدمت به مردم استمرار یابد .

ما اصلاح طلبان می گوئیم : « قل لا اسئلکم علیه اجراً الا الموده فی القربی.»

mمسائل و مشکلات اشاره شد ولی توضیح ندادید چه بود ؟

 ماه رمضان ماه بخشش و گذشت است، ان شاء الله خداوند ما را مورد رحمت و پوشش غفران خود قرار دهد، بماند و بگذرد .

ولی هر جریان سالم عده ای هاروت و ماروت و جمعی غضنفر دارد. در دنیا هیچ چیز خالصی نیست. عالم سیاست نیز استثناء نیست.

راجع به ابطال انتخابات غرب استان و چرائی آن چه نظری دارید ؟

 من متاسفم و از شنیدن این خبر همه دوستان متأثر شدند. انتخــابات غرب استان به تائید هیت های اجرائی و نظارت رسیده بود و از منظر ژئوپولتیک یک ظرفیت مثبت برای نظام جمهوری اسلامی بود. منتخب غرب استان شخصیت محترم و خدمتگزار نظام است .

در مورد ابطال انتخابات غرب استان و ابطال های سریالی پیش از این نیز در استان هرمزگان، چندین سؤال بی پاسخ بر روی میز است .

خبر ابطال انتخابات غرب استان، ذائقه بیش از 60 هزار رای دهنده را تلخ کرد. هرمزگان نسبت به استان های دیگر از این حیث صاحب رکورد است. ابطال انتخابات مرحله دوم بندرعباس در سومین دوره مجلس شورای اسلامی و در مجلس ششم در بندرعباس و میناب و حالا در غرب استان چرا نتیجه تمامی ابطال های انتخابات استان حذف منتخبین یک جناح سیاسی است؟

چرا هرمزگان ؟ و چرا به پیامدهای آن توجهی نشده است؟ و تحلیل جمعی صورت نگرفته است؟ این چراها نباید بی پاسخ بماند .

mاین روزها از تک دوره ای بودن دولت روحانی می گویند مسئله چیست؟

شعار تک دوره ای کردن ریاست جمهوری آدرس غلط دادن است .

راهبرد مخالفین دولت در 4 مرحله می توان دسته بندی کرد .

الف ـ چنان کار بر روحانی سخت و طاقت فرسا شود که در انتخابات آینده شرکت نکند و باشناختی که از ایشان هست اهل در جا زدن و عقب نشینی نیست، لذا این مساله به مثابه آب در هاون کوبیدن است .

ب ـ ایجاد نارضایتی عمومی نسبت به مسائل معیشتی و انتقاد از دست آوردهای دولت، مثل برجام و ایجاد تنگنا در حوزه هنر و فرهنگ، موسیقی و سینما و مطبوعات و امثال این تا شاید منجر به ریزش رأی روحانی نسبت به دوره قبل  انتخابات یا توقف آن در همان حدّ شود. تبدیل نقطه قوت دولت روحانی به نقطه ضعف یکی از تاکیدهای آنان است .

البته این مسئله مانند شمشیر دو لبه ای است که ممکن است منطقه ممنوعه منافع ملی را به خطر بیاندازد .

 ج ـ از دولت روحانی یک شیر بی یال و کوپال اشکم سازند که در ذهن مردم، دولت، فاقد قدرت جلوه کند. دولت تضعیف شده ایی که از مجوزهای خودش نیز نمی تواند دفاع کند .

د ـ شکست روحانی در انتخابات آینده، آخرین راهــی است که ممکــن است به ذهن استراتژیست های مخالف دولت بیاید. زیرا امکان عملی آن بسیار کم است، اگر چه در سیاست غیر ممکن وجود ندارد ولی به دلیل همین امکان ضعیف شعار تک دوره ای کردن دولت را پرچم کرده اند تا اهداف دیگر پنهان بماند و فرصت برای رفع و دفع آنها چاره جوئی و برنامه ریزی مناسب نشود. بازگشائی پرونده « فیش های حقوقی » مثال خوبی است از اینکه بعضی از دولتمرادان درک درستی از شیوه ها و روش های به کار گرفته شده توسط مخالفین خود ندارند؛ کما اینکه بعضی مدیران اجرائی اصولاً فراتر از عدم درک صحیح، کمر بسته جریان مخالفند؛ مدیرانی که حقوقهای چند ده میلیونی داشتند موجب شرمساری جریان اصلاحات و اعتدال هستند. چگونه راضی شدند در وضعیت کنونی و فقر و ناداری مردم و در حالیکه عده ای از کارمندان برای کمک به دولت روحانی از گرفتن یارانه انصراف دادند، آنها چنین کار ناشایستی را انجام دهند .

« ای برادر اول دفع موش کن بعد در جمع گندم کوش کن »

سرمایه داری افسار گسیخته، و اقتصاد غیر پاسخگو، غارت و فساد و سوء استفاده و رانت خواری و امثال آن را با خود همراه خواهد داشت .

اقتصاد پاسخگو مقدمه واجب اقتصاد مقاومتی است که در فرمایشات مقام معظم رهبری است و به قول اصولیون، مقدمه واجب، واجب است.

برنامه اصلاح طلبان برای انتخابات آینده چیست ؟

« کانهم بنیان مرصوص »  همین مسیر در دفاع از دولت و نظام و رهبری ادامه خواهند داد و در زمین عقلانیت و اعتدال شانس خود را برای تحقق اصلاحات و آزادی و معنویت و رفاه و سربلندی کشور و تحقق ایران برای همه ایرانیان به آزمایش و امتحان خواهند گذاشت.

 


فتنه خراسان وخلیفه بغداد

یکی از دوستان پرسیده بود هارون الرشید خلیفه عباسی که با قصه های هزار و یک شب و شهر افسانه ای بغداد شناخته می شود چرا در ایران در شهر طوس در خراسان مدفون است؟ گفتم از تقدیر گریزی نیست اما دفن او در طوس با سرنوشت خانواده ایرانی برمکیان بی ارتباط نیست، گزارش مختصر آن از کتاب معروف تاریخ بیهقی نوشته ابوالفضل محمد بیهقی آورده می شود.

کار یحیی بن خالد برمکی وزیر هارون الرشید چنان بالا گرفت که خلیفه او را (پدر) نامید. دو پسر او به نامهای فضل و جعفر نیز به درجات بالایی رسیدند فضل مامور دفع غائله یحیی علوی در طبرستان شد وی این مشکل عظیم دستگاه خلافت را با تدبیر و انعقاد صلح چنان حل کرد که موجبات شادمانی خلیفه شد فضل پس از دو سال حکومت خراسان بزرگ که شامل سیستان و ری و ماوراء النهر و ... می شد تقاضای استعفاء کرد و مورد موافقت خلیفه واقع شد. فضل به رسم معمول هدیه ای نیز برای خلیفه آورد. این واقعه مصادف  با کدورتی بود که بین خلیفه و آل برمک ایجاد شده بود. خلیفه علی بن عیسی ماهان را به جای فضل برای حکومت خراسان در نظر گرفت و با وزیر خود یحیی برمکی درباره او مشورت کرد و نظر خواست. یحیی گفت: علی بن عیسی مردی جبار و ستمکار است ولی فرمان، فرمان خلیفه است. خلیفه نیز به خاطر دشمنی با یحیی برمکی علی عیسی را به حکومت خراسان گماشت. بیهقی در کتابش گزارش داده است که : علی بن عیسی دست به مال مردم گشودو مالیات بیش از حد گرفت و کسی را جرات نبود که کار او را به خلیفه بازگویی کند و خبرگزاران به یحیی برمکی گزارش می دادند و او در پی فرصتی بود که به گوش خلیفه برساند و ستمدیده ای را پیش انداخت تا بر سر راه خلیفه شکایت کند.

اما این کارها سود نکرد تا کار به جایی رسید که هارون الرشید سوگند خورد که هر کس از علی بن عیسی شکایت کند او را نزد علی بن عیسی می فرستم. بعد از این ماجرا یحیی برمکی و مردمان خاموش شدند و علی عیسی نیز که از حمایت خلیفه برخوردار بود ستم به مردم و غارت آنان تحت عناوین مختلف را از حد بگذراند و به تعبیر بیهقی بکند و بسوخت و بخشی از غارتهایش را به عنوان هدیه به بغداد و نزد خلیفه فرستاد. خلیفه در مورد هدایا از فضل ربیع که حاجب خلیفه یا همان وزیر دربار بود و از حامیان  سرسخت علی بن عیسی و از مخالفین آل برمک بود مشورت خواست وی گفت بهتر آنست که خلیفه در محلی باشد و آل برمک و دیگر وابستگان درباری باشند و هدایا آورده شود تا دلهای آل برمک بترکد و بر خاص و عام روشن شود که ایشان چه خیانت کرده اند و این هدایا با هدیه فضل برمکی که از خراسان آورده بود مقایسه شود که هدیه فضل چقدر ناچیز و بی مقدار بوده است اما علی بن عیسی چه هدایای گرانبهایی فرستاده است. هدایای علی عیسی بسیار چشمگیر بود و تا آنزمان نمونه نداشت از جمله هزارغلام ترک وهزارکنیز ترک که هرکدام دست پربودندصدغلام وصدکنیزبی نهایت زیباروی هندوپنج فیل نر دو فیل ماده با پوششهای زرین و جواهرات اسبهای گیلی دویست اسب خراسانی با جل های دیبا بیست عقاب وبیست شاهین هزار شتر با پالانهای ابریشمی و هود جهای طلا پانصد هزار و سیصد پاره بلور از هر نوع صد جفت گاو و بیست گردن بند جواهر بسیار قیمتی و سیصد هزار مروارید و دویست عدد چینی فخفوری. دو هزار چینی از کاسه ها و بشقابها و خمره های بزرگ چینی و سیصد چادر و دویست خانه قالی و دویست خانه فرش محفوری.

تفصیل هدایا در کتاب بیهقی موجود است طالبین  می توانندبه آن مراجعه کنند.

ما که با قیمت امروزی این هدایا آشنا نیستیم مثلا اینکه هدایای مذکور معادل چند بشکه نفت امروز کشور عراق و دولت بغداد می شده است؟ اگر کسی ازخوانندگان می داند به ما هم اطلاع دهد. وقتی هدایا به محل  آورده شد لشکریان تکبیر فرستادند و دهل و بوق بزدند، آنچنانکه کَس مانندآن یاد نداشت و نخوانده بود و نشنوده. هارون الرشید روی سوی یحیی برمکی کرد و گفت: این چیزها در زمان حکومت پسرت فضل بر خراسان کجا بود!!!؟ یحیی برمکی گفت: زندگی امیرالمومنین دراز باد، این چیزها در روزکار فرمانروائی پسرم در خانه های صاحبان این چیزها بود به شهرهای عراق و خراسان. هارون از این جواب سخت ناراحت شد بطوریکه مکدر شد و روی ترش کرد و مجلس را ترک گفت.

بعد از جلسه فضل و جعفر به پدرشان گفتند ما از جواب شما به خلیفه سخت بترسیدیم بهتر این نبود که سخن پس از اندیشه به نرمی گفته میشد. یحیی گفت: ای فرزندان ما رفتنی هستیم و کار ما به آخر رسیده است من تا برجا هستم سخن حق را خواهم گفت و به تملق و ظاهر سازی مشغول نمیشوم که با دروغ و ریا و شعبده، قضای آورده و حکم نازل شده خداوند باز نمی گردد و آنچه که من امروز به هارون الرشید گفتم امشب در سر این مرد جبار بگردد و فردا در این باب سخن گوید و نظری روشن خواهد خاست. روز بعد طبق پیش بینی یحیی خلیفه او را به خلوت خواست و به او گفت: چنان سخن درشت دیروز در روی من بگفتی چه جای چنین سخنی بود!!؟ یحیی پس از تعارفات گفت تا وقتی به خدمت مشغولم از خیرخواهی و نصیحت دست بر نمی دارم و کفران نعمت نمی کنم، خلیفه دست علی بن عیسی را باز گذاشته است تا هر کار که می خواهد می کند و خبرگزاران جرات ندارند که آنچه می گذرد گزارش کنند که دو تن را که من پنهانی گماشته بودم که کارهای او را گزارش دهند بکشت و رعایای خراسان را نابود کرد و خراسان ، سرزمینی بزرگ است و دشمنی مانند ترک نزدیک آنست بدین هدیه ها که فرستاده نباید نگریست. از ده درهم که از مردم گرفته دو یاسه درهم برای خلیفه فرستاده است. بدان باید نگریست که لحظه به لحظه کار خرابتر می شود و کار به جایی می رسد که دیگر جبران نمی توان کرد که اگر مردم خراسان از خلیفه نومید شوند دست به دامن خداوند بزرگ زنند و فتنه برپا کنند و از ترکان یاری بخواهند می ترسم کار به جایی رسد که خلیفه خود ناچار شود به خراسان رود و در مقابل هر درهم که علی بن عیسی فرستاده خلیفه باید پنجاه درهم خرج کند تا فتنه بخوابد. ما از تفصیل داستان صرف نظر می کنیم موقعیت آل برمک در دستگاه خلیفه به کلی تضعیف شد و این خاندان به غضب خلیفه نابود شدند ولی مشکل علی بن عیسی تبدیل به غائله و فتنه بزرگی در خراسان شد و یکی از امیران وی به نام (رافع لیث) عصیان کرد خلیفه مجبور شد لشکریانی به سرداری شخصی به نام (هرثمه اعین) برای کمک به وی به خراسان بفرستد که این تدبیر نیز کارساز نشد لذا خلیفه با آنکه پیر و ناتوان شده بود مجبور شد شخصا به همراه مامون و لشکریان به سمت خراسان حرکت کند. هارون در راه چند بار گفت دریغ از آل برمک !!!سخن یحیی، مرا امروز به یاد می آید  هیچکس برای خلفا مانند یحیی وزارت نکرد.بدینسان هارون که به طوس رسید در گذشت و این حکایت به پایان آمد و تاسف و حسرت خلیفه در تاریخ عبرت و پند دیگران شد اگر پندپزی باشد. به تعبیر بیهقی: هیچ چیز نیست که به خواندن نیرزد، که آخر هیچ حکایت از نکته یی که به کار آید خالی نباشد.تاریخ بزرگترین معلم انسانهاست ،قل سیرو ا فی الارض فانظرو کیف کان عاقبه المکذبین ... آلایه

 


دویدن به دنبال باد

زیراین آسمان هیچ چیزتازه ائی وجودندارد.آنچه بوده بازهم خواهدبود،وآنچه شده بازهم خواهدشد.چیزی که نیست نمی توان ساخت وکج نهادرانمی توان به راه راست آورد.به قول سعدی :یکی ازوزراپسری کودن بود.پیش یکی ازدانشمندان فرستادکه مرین راتربیتی میکن مگرکه عاقل شود.روزگاری تعلیم کردش وموثرنبود.پیش پدرکس فرستادکه این عاقل نمی باشدومرادیوانه کرد.

خرعیسی گرش به مکه برند

چون بییایدهنوزخرباشد

فرق بین حکمت وحماقت ،دانش وجهالت چیست؟تنهافهمیدم که این نیزماننددویدن به دنبال باد است.

درست که حکمت مانندنور وجهل مانند تاریکی است وانسان حکیم بابصیرت است ولی عاقبت شماتحت سلطه ی جاهل واحمقیدکه ازآن گریزی نیست.انگارخداوندگذشته هارا بالباس جدیدی تکرارمی کند.

امام علی علیه السلام که درانتقادازاوضاع زمانه ی خودبسیار کم گفته است درخطبه ی شقشقیه (زبانه کشید وفرونشست) جمله ائی دارندکه به نظرمن وصف حکومتهائی است که به نام دین حکومت می کنند،البته این برداشت شخصی است وهرکسی می تواند باآن مخالفت کند.وآن جمله اینست:

یهرم فیهاالکبیر،ویشیب فیهاالصغیر،ویکدح فیها مومن حتی یلقی ربه .

شرایطی ایجاد می شودکه پیران را فرسوده جوانان راپیر ومردان با ایمان راتا واپسین دم زندگی که به ملاقات خدا میروندبه رنج کشیدن وامی دارد.

سهم مااززندگی چیست ؟ شماپاسخی دارید؟نگوئییدکه بایدامیدوار بود.

من ازامیدوارانم ولی واقع بین هم هستم .نمی توانم مثل آدمهای متوهم باشم که یک روز خلیج فارس راآسفالت می کنند،روزدیگر جدول زمانبندی ظهور رامنتشرمی کنند.روز دیگری بازی صف برنج وهلم جرا.سهم من وشما ازاین ایرانی بودن چیست؟