نفیسی

روزنوشته های احمد نفیسی

نفیسی

روزنوشته های احمد نفیسی

اصطلاحات اسلامی 3

الا له"
درباره ریشه واژه الله چند نظر وجود دارد. " اله" از ماده " اَلَه یا له" به معنی عَبَد ، یَعبَد، عباده یعنی با فروتنی و خضوع اطاعت و پیروی کردن است. اگر " اله" بر وزن فِعال، مصدرباشد  به معنای مفعول است مثل کتاب که به معنای مکتوب ( نوشته شده ) است. پس " اله" یعنی معبود ( پرستش شده) و مطاع ( پیروی شده) است.
آیه ی: « أرایت من اتخذ الهه هوا ...» ( فرقان /43)
آیا کسی که هوای نفس خود را عبادت می کند دیده ایی ؟ در این آیه " اله" به معنی معبود ( پرستش شده) است.
"
اله" به معنی معبود در چند جای دیگر قرآن نیز آمده است از جمله: ( جاثیه / 23)، (قصص/ 50)، ( شعرا /29) و ( اعراف/127)
بارزترین صفت " اله" در قرآن خالقیت است. در ( احقاف /4)، ( فرقان /3)، ( نحل / 20 و 17)، (اعراف /191)، ( رعد/ 16)، ( فاطر/ 40) و (حج/73) به معنی خالق آمده است.
در آیه ی 73 سوره حج خداوند می فرماید: " ای مردم بدین مثل گوش دهید کسانیکه پایین تر از « الله» می خوانید. اگر همه این الهه های دروغین با هم جمع شوند هرگز قادر بر خلقت مگسی نیستند و اگر مگسی چیزی از او برباید قدرت باز پس گیری آن ندارند و طالب و مطلوب هر دو ضعیف و ناچیز هستند. از آیات قرآنی فهمیده می شود که خداوند در کتاب الهی الوهیت را منحصر در " الله" دانسته و اگر غیر از این بود الهه های دیگر می بایست توانایی خلقت داشته باشند حال آنکه به تعبیر قرآن از خلق  یک پشه نیز عاجز هستند. در آیه 102 سوره انعام آمده است: « ذلکم الله ربکم لا اله الّا هو خالق کل شی ء فاعبدوه و هو علی کل شی وکیل» که خلقت تمامی موجودات و مبداء هر وجودی را منحصر به قدرت خالقیت « الله » می داند. هو خالق کل شی ء او هر چیزی را خلق کرده است. همین معنی در آیات دیگر نیز آمده است: ( قصص/71 و 72)، ( یس/ 23 و 74)، ( مریم / 81)، ( انبیاء 21/43)، ( هود /101)، ( اسراء/ 42). منطق قرآن تنها خالق و موثر در هستی را « الله» می داند و کافران می پنداشتند که الهه های آنان در عالم هستی تاثیر گذار هستند، الهه باران، الهه رویش، الهه محبت، الهه شفا دهنده، الهه رهایی بخش از فقر و ... آنان بت هایی از همان الهه ها را در بتکده ها قرار داده بودند و برای آنها مناسک و قربانی و نذر داشتند. بعضی نیز الهه ها را شرکای خداونددر خلقت و اداره هستی می دانستند و برای آنها همسر و فرزند قائل می شدند شرک اشکال و صورت های مختلف دارد ولی خداوند بی همتا خالق و مدبر جهان هستی است و هیچ شریک و همسر و فرزندی ندارد.  

پادشاهی خیلی هم خوب نیست

روزی خسروپرویزبه شیرین گفت: پادشاهی چیز خوبی است، اگرهمیشگی بود.شیرین گفت: اگرهمیشگی بود،ازدیگران به تونمی رسید!!! (لطایف الطوایف /فخرالدین علی صفی)

فهم همین نکته ی ساده گاهی بسیارمشکل می شود.

نمی خواهم بی زهره بمانم

عربی زنی زیبا بنام زهره داشت.به اوگفتند:آیاراضی هستی که خلیفه شوی وبه تولقب امیرالمومنین بدهنداما زنت بمیرد؟گفت: نه به خدا زیرا دراین صورت کار مردم پریشان می شود ومن هم بی زهره  خواهم ماند.(فخرالدین علی صفی ،لطایف الطوایف). انتخاب بجا بود""""