نفیسی

روزنوشته های احمد نفیسی

نفیسی

روزنوشته های احمد نفیسی

خواب اول (قسمت دوم)

دانیا‌‌ل به شاه گفت تعبیر خواب تو اینست : "ای پادشاه شما شاه شاهان هستید ، زیرا خدای آسمانها به شما سلطنت و قدرت و توانایی و شکوه بخشیده است. اما وقتی سلطنت شما به پایان رسد، سلطنت دیگری (منظور حکومت ماد و پارس است) روی کار خواهد آمد که ضعیف تر از سلطنت شما خواهد بود. پس از آن سلطنت سومی (منظور حکومت یونان است) که همان شکم مفرغی آن مجسمه باشد روی کار خواهد آمد و بر تمام دنیا سلطنت خواهد کرد. پس از آن سلطنت چهارم (احتمالاٌ حکومت روم است) به ظهور خواهد رسید و همچون آهن قوی خواهد بود همه چیز را در هم کوبیده خرد خواهد کرد. همانطور که دیدید پاها و انگشتهای مجسمه قسمتی از گل بود. این نشان میدهد که این سلطنت تقسیم خواهد شد و بعضی از قسمت‌ های آن مثل آهن قوی و بعضی مثل گل ضعیف خواهد بود. مخلوط آهن و گل نشان می دهد که خانواده های سلطنتی سعی خواهند کرد از راه وصلت ٰ بایکدیگر متحد شوند ولی همانطور که آهن با گل مخلوط نمی شود آنها نیز متحد نخواهند شد. اما معنی سنگی که بدون دخالت دست انسان از کوه جدا شد و تمام آهن، مفرغ، گل، نقره و طلا را خرد کرد اینست که در دوران سلطنت آن پادشاهان، خدای آسمانها سلطنتی بر پا خواهد ساخت که هرگز از بین نخواهد رفت و کسی بر آن پیروز نخواهد شد، بلکه همه آن سلطنت ها را در هم کوبیده مغلوب خواهد ساخت و خودش تا ابد پایدار خواهد ماند.

دانیال گفت:  خداوند آنچه را که در آینده اتفاق خواهد افتاد به پاد شاه نشان داده است.تعبیرخواب همین است که گفتم.قصه ی دانیال به تفصیل درکتاب مقدس آمده است. یکی از آرزو های انسان اطلاع یافتن از آینده  است .ودرفرهنگ دینی خصوصاٌ اسطوره های یهودیت که نمونه ها و مصادیقی از آن در کتاب مقدس گزارش شده است درهمین راستاست.  قصه انبیا‌‌ء بنی اسرائیل از جمله اشعیاء، ارمیاء، حزقیال، دانیال، حبقوق،صفنیا،حجی، زکریا، تعبیر خواب های  یوسف و ملاکی نبی و پیامبری که مبشر آمدن حضرت مسیح (ع) است و شاید آخرین پیامبر بنی اسرائیل است1. مکاشفه یوحنا که گزارشی از رویداد های آخر الزمان است و جزئی از فرهنگ مسیحیت است  ،همه حاوی نمونه هائی ازگزارش رویاهاوتعابیر آنهاوپیشگوئیهای تاریخی خصوصاراجع به آینده قوم یهوداست. پیشگویی حوادث آینده  از عهده انسانهای معمولی خارج است اما پیش بینی مشروط علمی در طبیعت صورت می گیرد، ولی پیش بینی های  اجتماعی، سیاسی، نیاز مند دانش و اطلاعات فراوانی است که ممکن است بعضی از اشخاص یا موسسه های مطالعاتی ، استراتژیک واطلاعاتی بتوانند تا حدی از عهده آن برآیند. فایده مطالعه پیشگوی هایی که در گذشته صورت گرفته است.جنبه عبرت آموزی و تربیتی آنست. اگر اشخاص یا ملت هایی از تاریخ درس نگیرند هیچ آموزگاری نیست که بتواند به آن ها بیاموزاند.

1.البته اشعیای نبی هفتصد سال قبل از مسیح (ع) مبشر آمدن او بوده است.

 

 


خواب اول (قسمت اول

 
بابلی ها پس از پیروزی بر قوم یهود (یهودا) دانیال را به سرزمین بابل تعبید می کنند.درآنجا دانیال و سه نفر از دوستان و ی انتخاب  می شوند تا"بنو کد نصر "پادشاه بابل را خدمت کنند. دانیال به دلیل اینکه از عهده تعبیر خوابی که پادشاه دیده بود بر می آید؛ به مقام والایی در حکومت بابل منصوب می شود. بنو کد نصر در سال دوم سلطنتش خوابی دید و چنان وحشت کرد که دوباره نتوانست بخوابد همه منجمان و جادوگران ، طالع بینان و رمالان خود را احضار کرد تا خوابش را تعبیر کنند او گفت حکم من اینست که اگر به من نگویید چه خوابی دیده ام و تعبیر آن چیست؛ دستور می دهم شما را تکه تکه کنند و خانه هایتان را خراب کنند. ولی اگر خواب و تعبیرش را بگویید به شما پاداش و انعام می دهم و عزت و افتخار می بخشم .حال بگویید چه خوابی دیده ام وتعبیرش چیست؟ آنان گفتند اگر پادشاه خواب خود را نگوید چگونه آنرا تعبیر کنیم شاه گفت شما به دنبال فرصتی هستید تا از حکم من جان سالم بدر برید.
حکیمان گفتند در تمام دنیا کسی پیدا نمی شود که بتواند این خواسته پادشاه را انجام دهد. خواسته شما ناممکن است. هیچکس جز خدایان نمی توانند به شما بگویند چه خوابی دیده اید خدایان هم با انسانها زندگی نمی کنند تا از ایشان کمک بگیریم. پادشاه وقتی اینرا شنید دستور داد تا همه آنها را قتل عام کنند که در میان آنان دانیال و دوستانش نیزبودند. دانیال نزد رییس جلادان پادشاه رفت و ماجرا را از او شنید، سپس نزد پادشاه رفت و از او مهلت خواست تا خواب او را تعبیر کند. همان شب در رویا آن راز بر دانیال آشکار شد و او خدای آسمانها را ستایش نمود. او به نزد پادشاه برده شد. پادشاه به دانیال گفت: آیا تو می توانی بگویی چه خوابی دیده ام و تعبیرش چیست ؟دانیال جواب داد: هیچ حکیم، منجم، جادوگر و طالع بینی نمی تواند این خواسته پادشاه را به جاآورد ولی خدایی در آسمان هست که رازها را آشکار می کند او آنچه را که در آینده می باید اتفاق بیفتد از پیش به پادشاه خبر داده است .خوابی که پادشاه دیده، این است :ای پادشاه وقتی در خواب بودید، خدایی که رازها را آشکار می سازد شما را از آنچه که در آینده اتفاق خواهد افتاد  آگاه ساخت اما این خواب از آن جهت که از دیگران داناترم بر من آشکار نشد بلکه از این نظر بر من آشکار شد تا پادشاه از تعبیر آن آگاه شوند." ای پادشاه در خواب مجسمه بزرگی را دیدید که بسیار درخشان و ترسناک بود سر این مجسمه از طلای خالص ، سینه و بازوهایش از نقره ، شکم و رانهایش از مفزغ، ساقهایش از آهن، پاهایش قسمتی از آهن و قسمتی از گل  بود. در همان حال که به آن خیره شده بودید، سنگی بدون دخالت دست انسان از کوه جدا شد و به پاهای آهنی و گلی آن مجسمه اصابت کرد و آنها را خرد نمود سپس مجسمه، که از طلا و نقره و مفرغ و گل و آهن بود، فرو ریخت و به شکل ذرات ریز درآمد و باد آنها را مانند کاه پراکنده کرد بطوری که اثری از آن باقی نماند. اما سنگی که آن مجسمه را خرد کرده بود کوه بزرگی شد و تمام دنیا را در برگرفت خواب این بود اما حال تعبیر آن :