اموری که درنظرعده ائی مقدس شمرده می شوددرگذرزمان ساخته می شود.مرورزمان برروی بسیاری ازچیزها،هاله ائی ازقدسیت می کشاند.طبقه اشرافی که هزارسال برفرانسه حکومت می کردمتجاوزان ژرمن نژادبودند،اماملت فرانسه آنهارانمادملیت خودمیدانستندشیء مقدسی که باانقلاب 1789 میلادی فروریخت. پلیدترین غارتگری ودزدیهادردست نوادگان دزداصلی مالکیت مقدسی می شودکه درپناه قوانینی که عامل استثمارمردم است ازتعرض مصون می ماندوبه چرخه ظالمانه استبداد،غارتگری واستحماررنگ ولعابی مقدس می بخشد.غارتگریهائی که تحت عنوان جنگ مقدس درتاریخ صورت گرفته ،اشیاء غارت شده نمادمقدس ملتها درموزه هامی شود. اماهرغارت وستمی تحت هرنام وعنوانی باشدمقدس نخواهدبود، بلکه شرم آوراست.بعضی هانسبتهای خانوادگی راامرمقدسی می دانندوبه آن جنبه های دینی می دهندوباسوء استفاده ازعلائق مذهبی وسادگی وجهل به قیمت نابودی زندگی مردم دنیای خودرا آباد می کنند.هیچ نسبت مقدسی وجودندارد که موجب امتیاز و"ترجبح بلامرجح "شود.پیامبراسلام همه نسبهاوحسبهاوبرتریهای نژادی رابه جز ایمان واخلاق وعلم ملغی ساخت. فاتحان زورگوئی درتاریخ برملتهاحاکم شده اندوبه مرورزمان درنزدملتهای مغلوب تبدیل به نمادمقدس ملیت مغلوبان شده اندتاجائیکه فردغارت شده پرچم دولت آنان راکه می بیند،دلش ازشادی لبریز می شود.اندیشه توحیدی تنهاامرقدسی را "الله " می داند که افتخارانبیاء واولیاء بندگی خالصانه اوست .پیروزی بزرگ پیامبران نشان دادن راههای رهائی ازغل وزنجیرهایی است که برعقل وروح وجان انسانهابسته شده است.روشنگری انبیاء ومصلحان بازگشت به عصربرده داری راناممکن ساخته است. نزاع تاریخ مقابله عقلانیت وروشنگری باتاریک اندیشی واستحمارواستثماراست که تاقیامت استمرارمی یابد.
نکوئی کن امروزچون ده توراست که سال دگردیگری دهخداست
ظاهرا عمرمدیریتهادرعصرسعدی یک ساله بوده است که ازآنهامی خواهدتافرصت ازدست نرفته درخیرونیکوئی بکوشند.سعدی تاآنجاپیش می رودکه عبادت رابه جز خدمت خلق نمی داند.
الف –خدمت رسانی به خلق دراستان پیوندی همه جانبه بانظام سیاسی دارد.اگرتصمیم گیریهاوتعیین راهبردهای توسعه استان درمرکزسیاسی کشورگرفته شوددرخصوص میزان قدرت واختیارواجرای امورمدیران استانی جای تردیدوجوددارد.علی الخصوص درانتخاب وبه کارگیری همکاران ویابازداشتن مدیران ، درچنین شرایطی مشارکت مردم نیزدرتصمیم سازی وبرنامه ریزیهای اجرائی به کمترین حدخودمی رسد.چنین نگاهی موجب کندی جریان کارهاوعدم تصمیم گیریهای به موقع وخلاقانه خواهدشد.امااگرانجام اموراستانی به استاندارومدیران محلی واگذارشده باشدودولت مرکزی درحدسیاستگزارملی وناظروپشتیبان عمل کندوبه استاندارانتصابی خوداعتمادکامل داشته واختیارات لازم اعطا کندعلاوه برتوسعه مسئولیت ،قدرت مانورآنهانیززیادترخواهدبود.دراینصورت تنظیم برنامه هاباتوجه به امکانات وشرائط محلی انجام می گیردومشارکت مردم ،نخبه گان سیاسی ،فرهنگی واجتماعی وصاحبان سرمایه وتخصص دراداره امورمربوط به خودشان بیشترخواهدشد.
ب- درمیان مدیران اجرائی کشور،استانداران ازجمله مدیرانی هستندکه متنوعترین وظائف رابه عهده دارندیاحداقل مردم ازاستانداران انجام کارهای اجرائی بسیاری راخواهانند،ازتامین نیازمندیهای عمومی شهروروستا،بهداشت ودرمان ، آموزش ،فرهنگ وهنر،امنیت،تامین شغل وایجادکارتادرخواست وام ومعرفی به کمیته امدادوامثال آن .برای تحقق چنین لیست بلندبالائی استانداربایدبرای 365روزسال برنامه مشخص داشته باشد،همکاران وی نیزدرتمامی دستگاههای اجرائی ،امنیتی،اقتصادی،سیاسی وانتظامی نیزمی بایست برنامه مشخص، مکتوب ومدونی داشته باشندوگرنه دچارروزمرگی خواهندشدوفرصت یک ساله ائی که سعدی دربیت بالابه آن اشاره کرده است به پایان می رسد.
ج- انتصاب استاندارجدیدهرمزگان دومین تجربه حضوراستانداربومی دراستان است ،تاکنون هیچ تحلیلی ازمدیرت استانداربومی قبلی به صورت مکتوب دردسترس شهروندان قرارنگرفته است تامشابهت ومفارقت این دو باهم سنجیده شود.امابراساس مطالعه وتجربه به نظرم سخت ترین نوع انجام وظیفه دراستان هرمزگان ،استانداربومی بودنست.دلائل ومستندات آن نیازمندنگاشتن مقاله دیگری است وآنچه برقلم رفت عنوان مقدمه ائی برآنست.