نفیسی

روزنوشته های احمد نفیسی

نفیسی

روزنوشته های احمد نفیسی

عاشورا ما را می خواند

مردم ما در محرم و عاشورا رنج ها و عقده ها و جراحتها و آرزوهای مرده و امیدهای بر باد رفته و مطالبات سرکوب شده و خشم های فروخورده و همه نبایستن و نتوانستن و نگذاشتن و نشدن و نگفتن و نرفتن و نه، و نه، و نه! را فریاد می کنند. محرم گریستن و نالیدن و ادای حق اشک به جا آوردن نیز هست. از اینروست که برای ما هر مکانی کربلا و هر ماهی محرم و هر روزی عاشوراست. محرم «مائده» ایی است که بر سفره آن نشسته ایم. «شرابی» است که از آن سیراب و سرمست می شویم و «عمودی» است که خیمه زندگی ما را پابرجا می سازد. «عاشورا» مغناطیسی است که ما را در میدان جاذبه محبت و معرفتش مجذوب می کند و حسین (ع) موذن دین جدش که حقیقت را قربانی مصلحت نکرد، و به ما چگونگی بودن و ماندن در جبهه حق را آموخت. متولیان رسمی دین که مخالفان فکری و سیاسی خود را مخالف خدا و دین تلقی می کنند و خود را نماینده خدا و صاحب امتیاز رسمی دین از جانب خدا می پندارند، مخالفتها را تبدیل به جهاد مقدس میان کفر و دین و شیطان و الله و نجس و پاک و ظلمت و نور می سازند و برای کوبیدن به زعم خود باطل و غلبه حق از نظر آنها به هر ابزاری متوسل می شوند و ماکیا و لیستی برای حفظ نظام قدرت خود به کارگیری هر وسیله ای را مشروع می شمارند. توطئه های ناجوانمردانه، جعل و دروغ، پرونده سازی و پاپوش سازی، قتلهای سیاسی، افتراء و تهمت، اسارت و دربند ساختن و ... آنها امام حسین (ع) که «عترت» توصیه شده در حدیث ثقلین بود، «ریحانه النبی» و سرور جوانان بهشت و مصداق آیه تطهیر و مباهله بود را به خارجی و شورشی علیه حکومت متهم ساختند. پس از پنجاه سال از رحلت پیامبر که مسلمان آزاده مدافع مظلوم و حق و عدالت به شیعه معاویه و بنی سفیان و بنی مروان استحاله شده بود. معاویه به کمک روباهان سیاست و زرهای غارت شده از ملتها و شمشیرهای آخته و بسیج عوام برافروخته جهل و خواص فروخته ایمان و علم و حقیقت، یزید را ولیعهد و سپس به مقام بزرگ خلافت و نیابت پیامبر رساند و خواهان اطاعت و اسکات جامعه اسلامی بود. صداها خفه، زبانها بریده، شمشیرها در نیام، اما اخگری که از بلندای حرا در پهنه گسترده صحرای خشک شبه جزیره عربستان روشنایی افروخته بود، در قلب و زبان حسین (ع) دوباره تپیدن گرفت که پیامبر فرموده بود: «حسین منی و انا من حسین» حسین از من است و من از اویم. و امروز صدای حسین (ع) «هل من ناصر ینصرنی» آیا یاوری هست که مرا یاری رساند؟ در گوش تاریخ می پیچد و عاشورا ما را می خواند زیرا امام صادق (ع) فرمودند: هر مکان کربلا و هر ماه محرم و هر روز عاشوراست. با یادی از معلم شهید.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد