نفیسی

روزنوشته های احمد نفیسی

نفیسی

روزنوشته های احمد نفیسی

روغن خشک

هرچه بیشتر می اندبشیم کمتر می فهمیم که علت اینهمه پریشانی  درحوزه های مختلف جامعه ما چیست؟ درسیاست ،فرهنگ،محیط زیست ،دیانت و....هرازگاهی که نوری تابیده میشود ذهب الله بنورهم می شود وباز لشکر جهل وهجوم آنان وعقب نشینی لشکر عقل به گفته مولانا :

آن یکی خرداشت ،پالانش نبود

یافت پالان ،گرگ خررادرربود

کوزه بودش،آب می نامد بدست

آب راچویافت خودکوزه شکست 

هرچه نسخه نوشتیم ودرمان کردیم بیماری گسترده تر شد.شاید تشخیص اشتباه است. بیماری همان است که امام درعاشورا فریاد زد "مال حرام" وچه شیرین آمده است به مذاق ما این چرب دنیا .مفت وارزان ،می گویند رانت.

کوزه چشم حریصان پر نشد

تاصدف قانع نشد،پردرنشد

همین است که همه چیز بی برکت شده است،بی تاثیروبی خاصیت .دعاها نیز به آسمان بالانمی رود.

ازقضا سرگنگبین ،صفرا نمود

روغن بادام،خشکی می فزود

ازهلیله قبض شد،اطلاق رفت

آب آتش رامددشد،همچونفت