نفیسی

روزنوشته های احمد نفیسی

نفیسی

روزنوشته های احمد نفیسی

ترفیع خرگوش

آ قای رئیس تصمیم گرفت خرگوش راکه میزان حرف شنوی واطاعت خودرابه مقامات بالابه اثبات رسانده بودترفیع دهد.پس ازتشکیل جلسه وبررسی همه جوانب تصمیم گرفته شدتاوی رابه مدیریت انبارهویج بگمارند .بله تعجب نکنیددرست است خرگوش وهویج ، ولی مگرممکن است ؟ مثل این است که پنبه وآتش رایک جا جمع کنند. اماخرگوش برای زدودن شبهات مخالفین وبدخواهان نطق غرائی نمود وگفت که سالها تک سوار میدان جهاداکبربوده ودرتهذیب وتزکیه نفس ومراقبه تلاشهانموده است وقول دادتابه نحواحسن انجام وظیفه نماید. مدتی گذشت یک روز خرگوش به مرکزتصمیم گیری آمدوعجزولابه والتماس کرد: به من رحم کنیدمن یک خرگوش ساده وعیالوارهستم نزاریدبیش از این خودم ودیگران راگرفتارکنم . به اوگفته شد نمی شودبایدسعی کندتاجلوشکمش رابگیرد. خرگوش واردانبارهویج شد. روزاول، روزدوم ، روزسوم ، روزچندم به این ترتیب گذشت . یک روز صبح زودبه دفتر رئیس کل اداره هویجها وارد شد تمام بدنش می لرزید چشمهایش کم سوشده بودوگوشهایش ضعیف ، ازآن خرگوش سالم فقط پوست واستخوانی به جامانده بودگفت : دیگرنمی توانم ، اشک ازچشمهایش سرازیرشداین ماموریت زیادترازحدوحدودمن است . رئیس بادست چپ برشانه خرگوش زد: بد دردسریه ! نتیجه ترفیع دادن به خرگوش همینه ولی مانمی توانیم ازاراده ائی که کرده ایم  برگردیم خرگوشهای دیگرچه تصوری خواهندکرد ولی خب ناراحت نباش کمکت می کنیم تاازاین مخمصه نجات پیداکنی خرگوش مثل هرروز فورا برگشت سرکارش منتهااین دفعه یک قفل گنده به لبهایش زدند، قفلی که برای محکم کاری دوتاکلیدبه سروتهش می خوردلازم بود تایک نفررااستخدام کنندکه هرروزصبح قفل راببنددوهرشب بازش کندتاخرگوش لبهایش راتکان بدهد. روزاول، روزدوم ، روزسوم ،روزچندم به این ترتیب گذشت یک روز صبح دوباره خدمت رئیس رسید آ ستانه در رابوسیداما اودیگرخرگوش نبود فقط شمایل یک خرگوش راداشت حیوان مسخ شده ائی که ازجوهروذات خود تهی شده بود، گفت : یامنو آتیش بزنین ، یا ازاین به بعدهرحرکتی ازم سربزنه مسئولیتشوبه گردن نمی گیرم ، من یک کلیدی پیداکردم که قفل دهنمو بازمی کنه .

-       -آه چه مصیبتی ! یک جلسه اظطراری تشکیل شد واین قطعنامه صادرشد: تنهاراه این است که یک تخته هم به قفل اضافه کنیم وهرروزصبح آ ن رامهرولاک کنیم .پس لازم بود تایک نفر برای انجام لاک ومهروبازکردن آ ن استخدام شود شخص دیگری مامورشدکه مراسم مهرزدن رابه عهده بگیردومنصبی که برای اودرنظرگرفتند " مهر دار " بزرگ بود. دیگری مامور زدن کبریت شد، نفربعدی مامورآوردن لاک ونخ ومهر شد، فرد دیگری نیزمامورمحافظت تخته ، قفل ودو کلید آ ن شد، یک حسابدار قسم خورده هم ماموریت یافت که حساب وکتاب اجناس رانگه دارد، پست مربوط به کارپردازی وخریدنخ ولاک ومهر راهم یکی دیگراشغال کرد ، نفرآخری هم ریاست کارگزینی رابه عهده گرفت تاکارمندان لازم را استخدام کند وحضوروغیاب آنان رابه عهده بگیرد. جمع نه نفرکارمند. پس ازهمه این کارها رئیس اعلام کرد مانمی توانیم آنچه اراده کرده ایم تغییردهیم این توقع بیجائی است . اماخرگوش کم کم به حالت احتضار افتاد. هرلحظه انتظار می رفت که جان به جان آفرین تسلیم کند. اطبا گفتند: چیزی ازعمرش باقی نمانده است ولی او نیمی ازناراحتی بود با نه کارمند واداره جدید چه باید کرد؟ پس فوراجلسه تشکیل شد اعلامیه فوت خرگوش برای پخش ازتلویزیون تهیه شدوبرای شادی روحش یک دقیقه سکوت کردند ومصوب شد تادراسرع وقت یک خرگوش دیگربرای جانشینی مرحوم تازه درگذشته پیداکنند.

با الهام از نوشته لازار لاژین طنزنویس شوروی سابق واشعار مولوی .

ما، قوم یهودو اسرائیل


ما، قوم یهودو اسرائیل

1-عقیده وباوربه توحید،غیب،فرشتگان ،روزجزا، انبیاوکتابهای آسمانی وختم نبوت پیامبراسلام <ص >ازارکان ایمان اسلامی است وبین رسولان الهی فرقی نیست .

خداونددرآیه 62 سوره بقره می فرماید: ازمسلمانان کسانیکه ایمان آوردندویهودیان ومسیحیان وصائبین که به خداوآخرت ایمان بیاورندوعمل صالح ونیکوانجام دهنداجروپاداش آ نان نزدخداوندمحفوظ است وهیچ ترس وغم واندوهی برآنان نیست .

درآیه 17 سوره حج می فرماید: خداونددرروزقیا مت گروه مومنین ، یهود، صائبین ، نصاری ، ومجوس راازمشرکین جدا می سازد. ظاهرا هرانسانی که به سه اصل ایمان به خداوروزجزا عقیده مندباشدوعمل صالح ونیکوانجام دهد اهل نجات است .

حکایت قوم یهود وانبیا آنان همچون موسی ، یوشع ، اشعیا، ارمیا، حزقیال، عزرا، سموئیل ، دانیال ،داوودوسلیمان و... درکتاب عهدعتیق آمده است . سلیمان نبی پادشاه یهود معبد هیکل رادراورشلیم بناکردکه یهودآنراخانه خدامی نامد.

درکتاب دوم تواریخ ازعهدعتیق فصل 36 آ مده است : " تمام رهبران ، کاهنان ومردم یهودا ازاعمال قبیح قومهای بت پرست پیروی کردندوبه این طریق خانه مقدس خداونددراورشلیم نجس ساختند. خداوند، خدای اجدادشان، انبیای خودرایکی پس ازدیگری فرستادتابه ایشان اخطارنمایند، زیرابرقوم وخانه خداشفقت داشت ولی بنی اسرائیل انبیای خدارامسخره کرده به پیام آنهاگوش ندادندوبه ایشان اهانت نمودندتااینکه خشم خداوندبرآنهاافروخته شدبحدی که دیگربرای قوم چاره ای نماندپس خداوندپادشاه بابل رابه ضدایشان برانگیخت وتمام مردم یهودا رابه دست اوتسلیم کرداوبه کشتارمردم یهودا پرداخت وبه پیروجوان دختروپسررحم نکردوحتی واردخانه خداشدوجوانان آنجارانیزکشت . پادشاه بابل اشیا قیمتی خانه خدا را غارت نمود وهمراه گنجهای پادشاه ودرباریان به بابل بردسپس سپاهیان او خانه خدا را سوزاندند، حصاراورشلیم رامنهدم کردند، تمام قصرها را به آ تش کشیدند وهمه اسباب قیمتی آ نهاراازبین بردند. آنانی که زنده ماندندبه بابل به اسارت برده شدندوتابه قدرت رسیدن حگومت پارس < ایران > ، اسیرپادشاه بابل وپسرانش بودند.

به این طریق کلام خداوندکه بوسیله ارمیای نبی گفته شده بود به حقیقت پیوست که سرزمین اسرائیل مدت هفتاد سال استراحت خواهدکردتاسالهائی راکه درآنهاقوم اسرائیل قانون سبت را شکسته بودندجبران کند ." همانطورکه دراین گزارش آ مده است ارمیای نبی قبلا پیشگوئی کرده بودکه یهودیهابه مدت هفتادسال دراسارت بابلیها خواهند بود. کتاب ارمیاازعهد عتیق فصل 25 آیه 12 وفصل 29 آیه 10 .اگرازمنظرحضورخداونددرتاریخ ، سرگذشت قوم یهود موردتحلیل وتفسیرقرارگیرد بسیار عبرت آموزخواهد بود.

2-آزادی قوم یهودازاسارت بابل به دست کورش پادشاه پارس انجام گرفت وی پس از فتح بابل فرمان بازگشت یهودیان وبازسازی معبد سلیمان راصادرمی کند درکتاب عزرا ازعهدعتیق فصل اول آ یات 1تا4 آ مده است درسال اول سلطنت کورش پادشاه پارس خداوندآ نچه راکه توسط ارمیای نبی فرموده بودبه انجام رساندخداوندکورش رابرآن داشت تافرمانی صادرکندوآن رانوشته به سراسرسرزمین پهناورش بفرستداین است متن آن فرمان : " من کورش پادشاه پارس اعلام می دارم که خداوندخدای آسمانهاتمام ممالک جهان رابه من بخشیده است وبه من امرفرموده است که برای او درشهراورشلیم که دریهودا است خانه ای بسازم بنابراین ازتمام یهودیانی که درسرزمین من هستندکسانی که بخواهندمی توانندبه آنجابازگردندوخانه خداوند، خدای اسرائیل رادراورشلیم بناکنند. خداهمراه ایشان باشدهمسایگان این یهودیان بایدبه ایشان طلاونقره ، توشه راه وچهارپایان بدهندونیز هدایا برای خانه خداتقدیم کنند. " کورش تمام ظروف طلاونقره وگنجینه ائی که بنوکدنصر< بخت نصر > پادشاه بابل ازمعبدهیکل دراورشلیم غارت کرده بودودربتخانه بابل گذاشته بود به خانه خدا باز گرداند. درکتاب عزراازعهدعتیق فصل 6 آیات 14تا16 آمده است : " وسرانجام خانه خدامطابق دستورخدای اسرائیل وفرمان کورش وداریوش واردشیر، پادشاهان پارس ساخته شد. به این ترتیب کاربازسازی خانه خدادروزسوم ماه " ادار" ازسال ششم سلطنت داریوش پادشاه تکمیل گردید. " درفصل هفتم همین کتاب متن سفارشنامه اردشیربه عزرا نیز آمده است ، وی ازسوی پادشاه فرمان داشت تادادرسان وقضات حاکم بریهودیان فلسطین رامنصوب کرده ومخالفین فرمان خداوپادشاه را تنبیه کند. فشاردولت وقت ایران به عنوان یک اهرم درتحمیل وتثبیت دین یهود بانتایجی ماندنی وپایداربه کارگرفته شده است .

یکی ازکتابهای عهدعتیق کتاب " نحمیا" است ، وی ساقی اردشیرپادشاه پارس است که بامجوز وفرمان پادشاه به عنوان نماینده وی وارد اورشلیم می شود تاشهررابازسازی کند. کتاب نحمیا گزارش فعالیتهای اوست .

الف 2-فتح بابل وآزادسازی یهودیان توسط کورش یک واقعه تاثیرگذار تاریخی است ولی مهمترین فصل آن اعلان بیانیه ائی ازسوی کورش است که به عنوان اولین اعلامیه حقوق بشر ، آزادی مذهب،مسکن و...رابه رسمیت شناخته است . این منشور هم اکنون درسازمان ملل متحدنگهداری می شود ازچنین منشوری مطمنا رائحه الهی استشمام می شود.

ب 2-حضورتاثیرگذارایرانیان درجهان وخاورمیانه غیرقابل انکاربوده وهست امابزنگاههای تاریخی مهمی است که مارا وا می داردکه این نقش راعمیقتر موردتحلیل قراردهیم باید ازخودبپرسیم انقلاب اسلامی چگونه می تواند مانندتونل زمان ماراواردعصرجدیدسازدوپیام ماراجهانی کنداین برعهده خوانندکان محترم است تابانگاهی نقادانه به راه حلهای پیشنهادی که درسطح جامعه ایرانی وغیر ایرانی مطرح است سره را ازناسره تشخیص دهند . وحتی ممکن است به قرائتهای جدیدی برسند.

3-اسرائیل

بیش از60 سال است که درسرزمینهای غصب شده فلسطین گروهی سعی دارندتاکشوری رابه عنوان اسر ا ئیل درجغرافیای سیاسی منطقه تثبیت کنند، این رژ یم چهره خودراپشت ویترینی ازایده هاو تبلیغات بزک شده پنهان ساخته تا خود را به عنوان نظامی امروزی ومدرن خصوصابرای مردم آ مریکاواروپا به نمایش بگذارد ، ایده های سکولاریسم ، دولت پارلمانی ، انتخابات دمکراتیک ، شعار عدالت وامثال آن ، امادرباطن بربنیادگرایانه ترین تفسیر ازمذهب یهود استواراست . تحت شعار" همه سرزمین اسرائیل " اندیشه جاه طلبانه ازنیل تافرات رادردستور کاردارد . صهیونیسم می خواهد تاقوم یهودزندانی وبرده گذشته خودباشند واز آنچه تاریخ آزارواذیت قوم یهود می نامدوبارعاطفی آن اهرم سرکوب ملتها خصوصا مردم مظلوم فلسطین رافراهم کند . ارباب قوم یهودوصهیونیسم تلاش دارند تامردم یهوددرک درستی ازاین وقایع ونقش سردمداران یهود درایجاد آ ن نداشته باشند. صهیونیسم مصداق این ضرب المثل است " کسانی که ازحوادث تاریخی عبرت نگیرند محکوم به تحمل مجدد آ ن هستند." علاوه برتفسیر ناقص ازتاریخ یهود یکی دیگراز پایه های این رژیم قوانین ضدغیر یهودیان است که به چند نمونه از آ ن اشاره می شود.

قوانین ضد غیریهودیان مبتنی بر" هالاخا " یعنی سیستم حقوقی یهودیت کلاسیک ومبتنی بر " تلمود " بابلی است.مجموعه قوانین تلمود در کتابهای دیگر نیز بازنویسی شده است ازجمله آ نان کتاب " میشنه تراه " نوشته موشه میمونیس قرن 12 میلادی است ، یکی از معتبرترین آنها مجمع القوانبنی است به نام " شولبان آ روخ " اثر" آ ر. یوسف . کار " وهمچنین دو کتاب دیگر یکی تقسیر " میشنه برورا " ودیگری دائره المعارف تلمود قرن بیستم که دراسرائیل به چاپ رسیده است که خلاصه ائی ازکلیه مطالب تالیف شده پیرامون تلمود است البته بنابرسنت علمای یهود درهمه اینها نوعی کتمان وپنهانکاری وجوددارد. نمونه هایی ازقوانین مذهبی یهود که مبنا وشالوده رژ یم صهیونیستی است به نظر خوانندگان می رسد:

قتل غیر یهودی معصیتی است که مجازات ندارد ، درزمان جنگ همه غیر یهودیان دشمن هستندو باید آ نهاراکشت و جمله ائی دارند که غیریهودی، حتی بهترینش هم کشتنی است . نجات جان غیر یهودی لازم نیست ونجات جان بیمار و زن غیریهودی درروز شنبه حرام است .ازنظر هالاخا غیریهودیان کاملابدکاره اند وتجاوز به زنان غیر یهودی مجرد وشوهر دار زنا محسوب نمی شود وگناه آ ن به اندازه مجامعت با حیوانات است . یهودیان یاید مانع رسیدن غیریهودیان یه مناصب اداری مافوق یهودیان شوند. شهادت غیریهودیان درمحکه شرعی قابل شنیدن نیست . هدیه وصدقه به غیر یهود حرام است .گرفتن سود پول به رباخوار ترین شکل ممکن از غیر یهودی واجب است ولی اعطای وام بدون بهره به یک یهودی عمل نیکو است . اگر یهودی مال گمشده غیر یهودی راببیند اجازه دارد آ نرا به نفع خود ضبط کند.شرکت درهرنوع معامله فریب آمیز علیه غیر یهودی مجاز است . کلاهبرداری درمعامله علیه غیر یهود بی معناست . درصورت قدرت وبی ضر ربودن جیب بری از غیر یهود جائز است .علاوه براین نمونه ها در کتاب هالاخا قوانینی برضد غیر یهودیان ساکن در سرزمین اسرائیل نیز وجود دارد که بسیار تبعیض آ میز است بطوریکه حق خرید وفروش ومالکیت آنان را نادیده می گیرد ظالمانه بودن آنها به نحوی است که اخراج فلسطینیها ازسرزمینشان رایک واجب مذهبی می نامند خصوصا توسط پیروان جنبش " گوش آ مونیم " که یک جریان بسیار بنیاد گرا ست .طبق ادبیات تلمودی نابودی اقوام ساکن درسرزمین فلسطین خصوصا " عمالقه " واجب شرعی است وبه تمامی سربازان اسرائیلی درمنطقه غزه گفته شده است که فلسطینیها همان قوم عمالقه هستند که یهودبا آنان دشمنی تاریخی دارند یعنی با یک توجیه تاریخی مذهبی دستور کشتار فلسطینیها صادرشده است . ممنوعیت تعریف وتمجید ازغیر یهود ، نفرین روزانه علیه غیر یهودوامثال آ ن فراوان است قوانینی که ممکن است با پنهانکاری علما یهود همراه باشد.وبیان بخشی ازآنهادراین نوشته فقط برای شناخت بیشتر رژیم اسرائیل است واینکه نگاه بنیادگرایانه به مذهب تاچه حد می تواند درمخالفت با فطرت سلیم انسانی باشد واین موضوعی است که هردین ومذهبی را می تواند به انحطاط بکشاند ونمونه های آن دربعضی گروههای اسلامی خوارج منش و کژ اندیش قابل مشاهده است .یهود مسیحیت رادر رده کفر وعلائم ونشانه های آن رابت پرستی می داند واز آنجاکه معتقدند مسیح در یک دادگاه ومحکمه شرعی توسط علما یهود به کفرو تشویق یهودیان به بت پرستی وتوهین به روحانیت محکوم شده است مورد بدترین اهانتها وتعابیرکفر آمیز واقع می شود وکتاب عهد جدید < اناجیل اربعه > سوزانده می شود اما نظر یهود نسبت به اسلام بسیار ملایمتر از نظر آنها به مسیحیت است ، آنان بالاتفاق متفق القولند که اسلام دین بت پرستی نیست و برخلاف عهدجدید قرآن را نمی سوزانند ولی مورد احترام آنان نیست تعبیری که علیه پیامبر دارند همانست که قرآن درآیه 51 سوره قلم بیان می کند: " ... ویقولون انه لمجنون " وآنان می گویند او < پیامبر > مجنون است ، البته قابل ذکر است که لفظ مجنون در عصر پیامبر بار منفی امروزی رانداشته است . نقش ایرانی ازعهد باستان تاامروز درمدارا بامذاهب واقوام وطوائف برکسی پوشیده نیست وامروز نیز بنابرفرمایش قرآن ضمن احترام به پیروان ادیان الهی اجتماع برمحور عبادت خداوند ودوری از شرک برنامه ماست .تمامی ایرانیهای ساکن دروطن وغیرساکن اعم ازهموطنان یهودی ومسیحی وزرتشتی و...برادران وخواهران ملی همدیگرند همانگونه که مسلمانان باهم برادروخواهر ایمانی هستند پس ایران می تواند سرزمینی برای همه ایرانیان باشدوهمراهی مابا فلسطین نیز فراتر از جنبه های مذهبی آن جنبه انسانی دارد همانگونه که رفتار نژادپرستی فاشیسم ونازیسم در قتل عام یهود، کولی ها، سامی ها ، کمونیستها ونژادهای غیر آریائی محکوم است آنچه اسرائیل درسرزمینهای اشغالی انجام می دهدقطعا غیر انسانی ، نژادپرستانه و محکوم است وتااسرائیل ازسرزمینهای اشغالی عقب نشینی نکند ، قدس رابه مسلمانان تحویل ندهد وتن به رفراندوم همگانی تحت شعار فلسطین برای همه شهروندان ندهد هیچ امیدی به صلح درخاورمیانه نباید داشت .