نماز و برکت
بعضی اصطلاحات برای ما بار فرهنگی و معنوی
ویژه ائی دارد.
برکت یکی از همین واژه هاست که بسیار
متداول است . مردم در محاورات خود می گویند برکت از زندگی ما رفته است یا به زندگی
ما برکت داده شده است .
برکت به چه معنی است؟ عده ائی این واژه را
با کمیتِ مقداری معنا می کنند و آنرا معادل فراوانی می پندارند البته این
معنی،بخشی از مفهوم این کلمه است . قدرت خرید مردم به دلیل تورم و گرانی پائین است لذا می گویند پول بی
برکت است.
و یا پائین بودن ارزش پول ملی را با بی
برکتی معنا می کنند. از آنجا که نان و مسکن و نیازهای جسمانی در قاعده ی نیازهای
بشری است به صورت طبیعی مفاهیم بسیاری از اصطلاحات رنگ مادی به خود می گیرد.
ولی برکت یک بُعد معنایی دیگر نیز دارد که
با موضوع نماز مرتبط است . برکت به معنای سعادت، نمو و افزایش ،مقدس و خجستگی و
نیک بختی نیز هست که سعادت و نیک بختی و رشد و خجستگی واژه هائی هستند که بار
معنوی و اخلاقی دارند. زمانیکه انسان از موقعیت خود احساس رضایتمندی داشته باشد به
تعبیر قرآن « معیشه ضنکا» زندگی دلتنگی ندارد . آرامش درونی دارد،احساس سعادتمندی
و نیک بختی دارد و زندگی او با برکت است . تنگی معیشت، عدم امنیت، ظلم و ستم عوامل
بی برکتی در حوزه ی مادیات است حتی نزولات آسمانی نیز متوقف می شود ولی انسان در
بدترین شرایط نیز می تواند صدای لبخند خداوند را بشنود و دستِ پر مهر او را بر سر
خود احساس کند این زمانی است که از درون چون اقیانوسی پهناور می شویم و عبادات و
علی الخصوص نماز با این مفاهیم از برکت پیوند می خورد لذا درسجده ی نماز می
فرماید:« فزت و ربِ الکعبه » به خدای کعبه رستگار شدم این نماز برکتی است که ما را
به ملکوت می رساند.
نماز استراتژی نه تاکتیک
انسان موجودی مرکب از سه عامل ، ژنتیک
،محیط و تربیت است . این قاعده ی کلی ساری و جاری بر زندگی هر انسانی در گذشته و
حال و آینده است . کودکی که در محیطی سخت گیرانه و ظالمانه همراه با احتقار و
زورگوئی بزرگ شده است اساس وجودی او تضعیف و سست شده و شخصیت او عصبی و ناسالم می شود. او یاد می گیردکه
چگونه متناسب با محیط اطراف وبا اتخاذ
تاکتیک های متفاوت خود را با فضای حاکم موافق و همراه نشان دهد. تاکتیک های سه
گانه ی او مهرورزی ، برتری طلبی یا گوشه گیری و عزت طلبی است .نتیجه ی همه ی
آنهاسرکوب درونی انسان است، که هر کدام از آن تاکتیک ها را مستقلاً یا به صورت
ترکیبی ، مستقیم و یا غیر مستقیم مورد استفاده قرار می دهد،این تصویرعمومی ازچهره
ی اکثریت انسان امروزی است .
حالت تشویق و اضطراب و وضعیت عصبی و
بیمارگونه در انسان عصر حاضرکاملا مشهود است .
نماز پیوند انسان با منبع قدرت ِ لایزال
الهی است . خداوند انسان را با هر وضعیت و موقعیتی می پذیرد . او را سرکوب نمی
کند، ظالم نیست از گناهان او چشم پوشی می کند. او را با تمام ضعف ها و نواقص
پذیرفته است . محدودیتهای انسان را می شناسد. مهربان ، رحیم و رحمان و غفور است .
نماز عالیترین نمونه ارتباط و دیالوگ انسان با خداست . در کنار سه عامل شکل دهنده
ی شخصیت انسان عامل چهارم ،عبادت و مشخصاً در اسلام نماز است که می تواند سه عامل
دیگر را بالانس کند .نمازاستراتژی تکامل وبالندگی وفلاح ورشد شخصیت است.نماز جوانه
های فطری صفات و فضایل وجود انسانی را تغذیه ی مناسب می کند و عناد و چند پارگی
شخصیت وجودی را ترمیم می کند و انسان می تواند در پناه عبادت و پرستش "خود
واقعی" را بیابد وآنرا به "خود ایده الی "رهنمون سازد و همه ی
سدهای رشد را پشت سر بگذارد. محیط که تاثیر گذارترین فاکتور شکل دهی شخصیت است
توسط بندگان واقعی خداوند رنگ الهی می گیرد و فضای مناسب تعالی و رشد انسانها
فراهم می شود چنین نمازی در حوزه ی پرستش و عبادت نردبان ملکوت انسان می شود .
نماز ،ظاهر و باطن
یکی از شرایط نمازگزار طهارت و پاکی است. پاکی با غسل،وضو و در شرایطی
تیمم محقق می شود ولی دامنه ی این حکم در مسئله ی نماز به جزئیات احکام نیز کشیده
می شود تا جائیکه از آداب " قضای جاحت"نحوه ی تخلی،آداب ورود به مستراح یا همان توالت،دعاهای
ماثور در این زمینه شروع می شود و به مسئله ی مسواک زدن،فضیلت و فوائد آن،عبرتها و
دعاها و پاداش آن می رسیم.
طهارت حوزه ی لباس و پوشش نیز در بر می گیرد.مکان نمازگزار خصوصاً محل
سجده باید مطهر و پاک باشد.غسل و وضو و تیمم شامل جزئیات فراوانی است از جمله دعا
و تشریفات وارده که در کتابهای فقهی و ادعیه وارد شده است.اینهمه تشریفات واجب و
مستحب،دعا و آداب ظاهری که رعایت آنها با توجه به جزئیات فراوان آن نیازمند توجه و
صبر و علاقه است همه در جهت طهارت و پاکی ظاهری جسم مسلمان و مومن و نمازگزار است.آیا
دینی که تا این حد وسواس گونه به جزئیات و ظرافتهای طهارت و پاکی ظاهری جسمانی
باورمندان خود توجه دارد می تواند نسبت به اصلاح باطن اشخاص و تنظیم روابط انسانها
بی توجه باشد .باورمندان به اسلام نباید مصداق " نومن ببعض و نکفر ببعض"
باشند.آنچه به نفع خود می دانند بپذیرند و آنچه برخلاف دیدگاهها و یا منافع دنیوی
آنهاست نادیده بگیرند. اسلام دینی است واحد که همه ی اجزاء آن می بایست مورد توجه
قرار گیرد. نماز که اینهمه مقدمات مفصل دارد از جمله عباداتی است که ماکت کوچکی از
خود دین است که مادیت و معنویت، مقدمه و نتیجه، ایجاز و تفصیل را با هم دارد و
چنین نمازی نردبان ِ ملکوت ِ مومن است.