نفیسی

روزنوشته های احمد نفیسی

نفیسی

روزنوشته های احمد نفیسی

ملکوت 18

نماز و برکت
بعضی اصطلاحات برای ما بار فرهنگی و معنوی ویژه ائی دارد.
برکت یکی از همین واژه هاست که بسیار متداول است . مردم در محاورات خود می گویند برکت از زندگی ما رفته است یا به زندگی ما برکت داده شده است .
برکت به چه معنی است؟ عده ائی این واژه را با کمیتِ مقداری معنا می کنند و آنرا معادل فراوانی می پندارند البته این معنی،بخشی از مفهوم این کلمه است . قدرت خرید مردم به دلیل تورم و گرانی پائین است لذا می گویند پول بی برکت است.
و یا پائین بودن ارزش پول ملی را با بی برکتی معنا می کنند. از آنجا که نان و مسکن و نیازهای جسمانی در قاعده ی نیازهای بشری است به صورت طبیعی مفاهیم بسیاری از اصطلاحات رنگ مادی به خود می گیرد.
ولی برکت یک بُعد معنایی دیگر نیز دارد که با موضوع نماز مرتبط است . برکت به معنای سعادت، نمو و افزایش ،مقدس و خجستگی و نیک بختی نیز هست که سعادت و نیک بختی و رشد و خجستگی واژه هائی هستند که بار معنوی و اخلاقی دارند. زمانیکه انسان از موقعیت خود احساس رضایتمندی داشته باشد به تعبیر قرآن « معیشه ضنکا» زندگی دلتنگی ندارد . آرامش درونی دارد،احساس سعادتمندی و نیک بختی دارد و زندگی او با برکت است . تنگی معیشت، عدم امنیت، ظلم و ستم عوامل بی برکتی در حوزه ی مادیات است حتی نزولات آسمانی نیز متوقف می شود ولی انسان در بدترین شرایط نیز می تواند صدای لبخند خداوند را بشنود و دستِ پر مهر او را بر سر خود احساس کند این زمانی است که از درون چون اقیانوسی پهناور می شویم و عبادات و علی الخصوص نماز با این مفاهیم از برکت پیوند می خورد لذا درسجده ی نماز می فرماید:« فزت و ربِ الکعبه » به خدای کعبه رستگار شدم این نماز برکتی است که ما را به ملکوت می رساند.

نردبان ملکوت 17

نماز استراتژی نه تاکتیک
انسان موجودی مرکب از سه عامل ، ژنتیک ،محیط و تربیت است . این قاعده ی کلی ساری و جاری بر زندگی هر انسانی در گذشته و حال و آینده است . کودکی که در محیطی سخت گیرانه و ظالمانه همراه با احتقار و زورگوئی بزرگ شده است اساس وجودی او تضعیف و سست شده و  شخصیت او عصبی و ناسالم می شود. او یاد می گیردکه چگونه  متناسب با محیط اطراف وبا اتخاذ تاکتیک های متفاوت خود را با فضای حاکم موافق و همراه نشان دهد. تاکتیک های سه گانه ی او مهرورزی ، برتری طلبی یا گوشه گیری و عزت طلبی است .نتیجه ی همه ی آنهاسرکوب درونی انسان است، که هر کدام از آن تاکتیک ها را مستقلاً یا به صورت ترکیبی ، مستقیم و یا غیر مستقیم مورد استفاده قرار می دهد،این تصویرعمومی ازچهره ی اکثریت انسان امروزی است  .
حالت تشویق و اضطراب و وضعیت عصبی و بیمارگونه در انسان عصر حاضرکاملا مشهود است .
نماز پیوند انسان با منبع قدرت ِ لایزال الهی است . خداوند انسان را با هر وضعیت و موقعیتی می پذیرد . او را سرکوب نمی کند، ظالم نیست از گناهان او چشم پوشی می کند. او را با تمام ضعف ها و نواقص پذیرفته است . محدودیتهای انسان را می شناسد. مهربان ، رحیم و رحمان و غفور است . نماز عالیترین نمونه ارتباط و دیالوگ انسان با خداست . در کنار سه عامل شکل دهنده ی شخصیت انسان عامل چهارم ،عبادت و مشخصاً در اسلام نماز است که می تواند سه عامل دیگر را بالانس کند .نمازاستراتژی تکامل وبالندگی وفلاح ورشد شخصیت است.نماز جوانه های فطری صفات و فضایل وجود انسانی را تغذیه ی مناسب می کند و عناد و چند پارگی شخصیت وجودی را ترمیم می کند و انسان می تواند در پناه عبادت و پرستش "خود واقعی" را بیابد وآنرا به "خود ایده الی "رهنمون سازد و همه ی سدهای رشد را پشت سر بگذارد. محیط که تاثیر گذارترین فاکتور شکل دهی شخصیت است توسط بندگان واقعی خداوند رنگ الهی می گیرد و فضای مناسب تعالی و رشد انسانها فراهم می شود چنین نمازی در حوزه ی پرستش و عبادت نردبان ملکوت انسان می شود .

نردبان ملکوت 16

نماز ،ظاهر و باطن
یکی از شرایط نمازگزار طهارت و پاکی است. پاکی با غسل،وضو و در شرایطی تیمم محقق می شود ولی دامنه ی این حکم در مسئله ی نماز به جزئیات احکام نیز کشیده می شود تا جائیکه از آداب " قضای جاحت"نحوه ی تخلی،آداب ورود به مستراح یا همان توالت،دعاهای ماثور در این زمینه شروع می شود و به مسئله ی مسواک زدن،فضیلت و فوائد آن،عبرتها و دعاها و پاداش آن می رسیم.
طهارت حوزه ی لباس و پوشش نیز در بر می گیرد.مکان نمازگزار خصوصاً محل سجده باید مطهر و پاک باشد.غسل و وضو و تیمم شامل جزئیات فراوانی است از جمله دعا و تشریفات وارده که در کتابهای فقهی و ادعیه وارد شده است.اینهمه تشریفات واجب و مستحب،دعا و آداب ظاهری که رعایت آنها با توجه به جزئیات فراوان آن نیازمند توجه و صبر و علاقه است همه در جهت طهارت و پاکی ظاهری جسم مسلمان و مومن و نمازگزار است.آیا دینی که تا این حد وسواس گونه به جزئیات و ظرافتهای طهارت و پاکی ظاهری جسمانی باورمندان خود توجه دارد می تواند نسبت به اصلاح باطن اشخاص و تنظیم روابط انسانها بی توجه باشد .باورمندان به اسلام نباید مصداق " نومن ببعض و نکفر ببعض" باشند.آنچه به نفع خود می دانند بپذیرند و آنچه برخلاف دیدگاهها و یا منافع دنیوی آنهاست نادیده بگیرند. اسلام دینی است واحد که همه ی اجزاء آن می بایست مورد توجه قرار گیرد. نماز که اینهمه مقدمات مفصل دارد از جمله عباداتی است که ماکت کوچکی از خود دین است که مادیت و معنویت، مقدمه و نتیجه، ایجاز و تفصیل را با هم دارد و چنین نمازی نردبان ِ ملکوت ِ مومن است.