نفیسی

روزنوشته های احمد نفیسی

نفیسی

روزنوشته های احمد نفیسی

راه و رسم مسلمانی ( 3 )

عقیده 
تعلق خاطر انسان به باورهای خود عقیده است که لزوماً به معنای حق بودن آن نیست و تلاش اصلی انبیاء این بود که باورهای حق را از باورهای باطل متمایز کنند و با باطل مقابله نمایند . ملاک حقا نیت باورهای دینی مطابقت آن با وحی و عقل و فطرت است و اگر دستور دینی در ظاهر با معیارهای عقل ناسازگار باشد ولی به صورت قطعی و مسلم مشخص باشد که از ناحیه دین است این تضاد ظاهری به نفع دستور دینی حل می شود . 
ایمان 
حاصل شناخت آمیخته با عشق و محبت و شیفتگی قلب  به آن ایمان گفته می شود و از لحاظ واژه از ریشه امن به معنای تصدیق و اطمینان است . محصول نهائی آن آرامش دل و سکینه است . اطمینان قلبی و عبور از شک و دو دلی محصول و میوه ایمان است و انسان مومن را به درجاتی از استواری می رساند که طوفانهای زندگی او را متزلزل نخواهد کرد . « الذین اذا اصابتهم مصیبه قالوا انا لله و انا الیه راجعون » بقره آیه 156 کسانی که هرگاه مصیبتی به آنها رسید گفتند : ما برای خداییم و بازگشت ما به سوی اوست . 
در سوره حجرات آیه 15 آمده است : « انما المومنون الذین امنو بالله و رسوله ثم لم یرتابوا » مومنین کسانی هستند که به خدا و رسول او ایمان آوردند و هیچ شک و تردیدی به خود راه ندادند . 
ایمان درجاتی دارد و در روایتی از امام صادق ( ع ) آمده است که خداوند ایمان را هفت قسم قرار داده و میان مردم تقسیم کرد یا در حدیث دیگر ایمان را به پله ائی ده درجه ائی مثال زده است که هرکس در درجه ائی از این پله است . همچین امام صادق ( ع ) در حدیث دیگری فرموده است : که « ایمان اقرار زبانی ، تعلق قلبی و عمل با جوارح است » 
اقرار زبانی ابتدای راه ایمان است و صرف بیان زبانی در واقع اسلام است مگر آنکه ایمان به قلب آدمی راه پیدا کند و مقتضای آن عمل است . 
در آیات قرآنی ایمان و عمل صالح باهم آمده است در آیه 124 سوره نساء شرط ورود به بهشت را ایمان و عمل صالح نامیده است و فرموده است : 
« و من یعمل من الصالحات من ذکراو انثی و هو مومن فاولئک یدخلون الجنه ولایظلمون نقیرا » و هرکس از مرد و زن در حالی که مومن باشد و عمل صالح انجام دهد به بهشت وارد می شود وبه قدرذره هسته خرمابه وی ستم نکنند. 
ایمان و کفر امر قلبی و تابع پذیرش آنست با وجود غیر اختیاری بودن حب و بغض اما مقدمات آن امر اختیاری است و دعوت به ایمان دعوت به فراهم ساختن مقدمات آن که اموری اختیاری است نیز می باشد . 
انسان مومن که مرکز ثقل هستی را « الله » می داند جهان را محیطی امن می پندارد که بر اساس حکمت تدبیر می شود و از آنجا که به نور الهی در پدیده های هستی نظر می کند . « المومن ینظر بنور الله » دارای بصیرتی است که می تواند از ظوا هر حوادث عبور کند و عمق مسائل را درک کند و موضع گیری مناسب داشته باشد . انسان مومن مورد الطاف الهی است و هر لحظه در بهشتی از آرامش و اطمینان به سر می برد .

راه ورسم مسلمانی 2


نقش دین چیست ؟
جامعه بشری از ابتدای تاریخ آن با دینداری انسان همراه بوده است و در مسیر تکامل خود تجربه دینداری تحولات فراوانی راپشت سر گذاشته است . اما اصلی ترین کارکرد ادیان عبارت از آگاهی بخشی و معرفت معبود و شناساندن راه عبادت است .
آیه 151 سوره بقره « کما ارسلنا فیکم رسولاً منکم یتلوا علیکم آیاتنا و یزکیکم و یعلمکم الکتاب و الحکمه و یعلمکم ما لم تکونوا تعلمون »
در آیه فوق وظیفه رسولان الهی علاوه بر تلاوت آیات الهی و تزکیه نفس مومنان؛ تعلیم دو نوع دانش و آگاهی است که عبارتند از تعلیم کتاب و حکمت و آگاه ساختن انسان در حوزه ائی که بدون وحی الهی فرد در جهل و نادانی می ماند .
سوال : آیا انسان بر نحوه عبادات و رابطه با خداوند آگاهی و علم پیدا می کند ؟
در جواب باید گفت اصل عبادت و پرستش امر فطری است ولی در شناخت معبود و کیفیت عبادت کردن ممکن است آدمی به بیراهه برود بنابراین در این حوزه نیز نیازمند وحی الهی است . همچنین رابطه صحیح انسان با همنوع خود و جامعه بشری و طبیعت نیز فراتر از تجربه و عقل بشری است و نیازمند راهنمایی وحی است زیرا انسان از مصلحت های اخروی و معنوی بعضی از امور آگاه نیست .
دین اسلام در تحقق هدف اصلی رسالت یعنی هدایت انسان ها و راهنمایی به سوی مقصد نهایی که همانا عبادت الهی است چیزی فروگذار نکرده است و اگر می گوییم دین جامعیت دارد در امر هدایت الهی است و معنای حدیث امام باقر ( ع ) که فرموده اند : خداوند هر آنچه که امت به آن نیازمند است فروگذار نکرده و آن را در کتابش نازل کرد و به بیانی آن را به پیامبرش فرموده است . یا امام صادق ( ع ) می فرمایند : خداوند چیزی را که بندگان نیاز داشتند فروگذار نکرده است . همین معنا از جامعیت دین است که خداوند تمامی دانشهائی که در راستای دعوت مردم به توحید و بیان ارزش های معنوی است و فهم آن خارج از عقل انسانی است در کتاب آسمانی و سنت نبوی آورده است .
ظاهرا معنای جامعیت هرچیزی در رابطه با اهداف آن قابل سنجش است . پس عده ای که خود را به مشقت انداخته و مکلف می دانند تا مثلا فرمولهای شیمی و فیزیک یا اصول علم جامعه شناسی و امثال آن را از قرآن استخراج کنند با وجود آنکه نیت خیر دارند ولی به نظر می رسد از راه اصلی فهم قرآن خارج شده اند .
در مسیر عبادت الهی موانع و سدهائی در زندگی فردی و اجتماعی انسان ها به وجود می آید که انسانها موظفند راه حل های آن را با تکیه بر عقل و خرد و تجارب بشری بیابند و آن ها را رفع و دفع کنندودانشهای بشری راارج نهندوازآن بهره مندشوند ودین با راهنمایی به اصول و قواعد کلی معیارهائی را نشان می دهد مثلا انسان را توصیه به صبر و بردباری؛ نیکوکاری ، تعقل و رعایت عدالت و عدم خروج از جاده انصاف می کند .
معمولا دین حق الهی در مورد راه حل ها به جز ئیات و روش های شخصی و فردی که متناسب با شرایط جغرافیائی و تاریخی و فرهنگی  متفاوت می باشد ورود مستقیم نمی کند . اینکه چگونه کشاورزی کنیم فاصله دو درخت از هم چقدر باشد یا درمان آپاندیس چگونه است یا در مقابل شورش های اجتماعی چه رفتاری داشته باشیم و امثال آن دین توصیه کلی عدالت ورزی ، بهره گیری از دانش و علم و رجوع به متخصص و امثال آن دارد . دین به این معنا که گفته شد قابل فهم همگانی است.اگرچه بعضی درشناخت دین پیش فرضهای ذهنی خودرادخالت می دهند ولی گاهی مرزباریک تحریف وبدعت باشناخت به هم نزدیک می شوندومابایدبه این ظرافتهاالتفات داشته باشیم.

راه ورسم مسلمانی

1- دین چیست ؟ 
دین واژه ای عربی به مفهوم جزا و طاعت است در کتاب های لغت عربی مثل القاموس المحیط و صحاح و مجمع و مفردات به همین معنا آمده است . در سوره حمد آیه 4 آمده است « مالک یوم الدین » خداوند مالک روز جزا یعنی حساب و پاداش است . 
در آیه 22 سوره یونس آمده است« دعوالله مخلصین له الدین » در این آیه دین به معنی طاعت و بندگی است یعنی خداوند را با اخلاص می خوانند و عبادت می کنند . 
دین به مفهوم عام بندگی و اطاعت است که نتیجه آن جزاء و پاداش است ولی شریعت و شرع به معنی راه آشکار و واضح است و اصل آن به معنی ظهور می باشد . 
شریعت راه قانون و مرامی است که هدف و غایت آن تحقق عبادت است . 
شریعت انبیاء درفضای  زمان و مکان و محیط جغرافیایی و تاریخی بعثت  هر پیامبر است که بستر اطاعت و بندگی انسان های مومن را فراهم می کند . 
در آیه 13 سوره شوری آمده است : « و شرع لکم من الدین ما وصی به نوحا و الذی اوحینا الیک و ما وصینا به ابراهیم و موسی و عیسی ان اقیموا الدین و لا تتفرقوا فیه » یعنی برای شما از دین آنچه به نوح توصیه کرده آشکار و روشن کرده است و آنچه را که به تو ( پیامبر اسلام ) وحی کرده ایم و آنچه را که به ابراهیم و موسی و عیسی وصیت کرده ایم دین را به پا دارید و در آن فرقه فرقه نشوید . 
پس دین نمی تواند چندتا باشد تنها یک دین است و آن دین ، بندگی و اطاعت است . در آیه 19 سوره آل عمران آمده است « ان الدین عندالله الاسلام » یعنی دین نزد خدا اسلام است . 
در آیه 85 سوره آل عمران آمده است : 
« و من یبتغ غیر الاسلام دنیا فلن یقبل منه » هر کس غیر از اسلام دینی بجوید از او پذیرفته نشود . اسلام چه دینی است ؟ در آیه 3 سوره زمر آمده است : « الا لله الدین الخالص » آگاه باشید اطاعت محض برای خداست . 
پس اسلام دینِ اطاعتِ محض و تسلیم در برابر خداوند است . 
مفهوم دین اعم و گسترده تر از شریعت است . شریعت بخش های فقهی ، احکام و اخلاقی است که با معیار بندگی محض خدا سنجیده می شود . در آیه 13 سوره شوری از پنج پیامبر اولوالعزم نام برده می شود که صاحب شریعت هستند ولی همه این شریعت ها که ممکن است با هم متفاوت باشند برای اقامه دین یعنی بندگی محض خداست . 
اگر به تعداد انسان ها راه رسیدن به خدا وجود دارد مطمئن ترین ، واضح ترین وروشن ترین این راه ها و شریعتها راه های پیشنهادی انبیاء است . البته برای واژه دین معانی دیگری نیز هست که در قرآن آمده است ولی آنچه به مبحث ما مرتبط است مفهوم دین و شریعت به همین معنایی است که گفته شد . 
اگر شریعت های انبیاء راه های آشکار و روشن آنان برای اطاعت و بندگی است آیامی توان از اجتهاد درشریعت هاو جایگزین شدن بعضی بدیلها  سخن به میان آورد که متضمن بندگی محض خدا باشد ؟ راه انبیاء مشتمل بر اصول و قواعد ثابت و متغیر است که شامل اهداف فردی و اجتماعی است ومی توانند در محدوده جغرافیا مورد اجتهاد و نوآوری قرار گیرند تفاوت های مکاتب فقهی ، کلامی ، تفسیری در اسلام عرضه را متنوع کرده است . حکایت موسی و شبان درمثنوی نمونه ای از این تفاوت شریعت ها به معنای راهست .ومسامحتا شریعت و راه یک شبان در برابر شریعت و راه یک نبی و پیامبر قرارمی گیرد.و به تعبیر دیگر شریعت شبانی و شریعت نبوی که با هم متفاوت بودندرودرروقرارمی گیرند ولی عبادت و بندگی خدا در هر دوی آنها بود . 
ایراد شریعت بة اصطلاح شبانی  و نمونه های مشابه آن اینست که کاربرد آن فردی و بسیار شخصی است و تا جائیکه شک فلسفی و نزاع کلامی آن را به چالش نکشیده است سودمند است ومی توان گفت شریعت ها می تواند متنوع و رنگین کمانی باشد ولی دین یک رنگ است . اگر تامل کنیم جنگ هفتاد و سه ملت را همه باید به همزیستی مسالمت آمیز تبدیل کنیم و برای رسیدن به آن به فرهنگ و تربیت و اکرام وسعه صدرنیازمندیم .