نفیسی

روزنوشته های احمد نفیسی

نفیسی

روزنوشته های احمد نفیسی

نردبان ملکوت 15

وضو و نماز بی بی تمیز خالدار
مرحوم شیخ بهائی در مثنوی نان و حلوا بر سبیل مثال حکایتی نقل می کند.
داستان ،حکایت بیوه زنی در شهر هرات به نام بی بی تمیز خالدار است.بنابر گفته ی مرحوم شیخ بهائی وی برای نماز بسیار راغب بود، اما:
با وضوی صبح، خفتن می گزارد                                          نامرادان را بسی دادی مرا د
کم نشد هرگز دواتش از قلم                                                  بر مراد هر کس، می زد رقم
در مهم سازی اوباش ورنود                                                  دائماً ،طاحونه اش در چرخ بود
از ته هر کس که برجستی به ناز                                            می شدی فی الحال، مشغول نماز
هر که آمد، گفت: بر من کن دعا                                             او به جای دست، برمی داشت پا
با بها مفتوحة للداخلین                                                          رجلها، مرفوعة للفاعلین
از این ابیات بر خواننده معلوم می شود که بی بی تمیز ِ حکایت ِمنقول شیخ بهائی به چه کسب و کاری مشغول بوده است.
پس از انجام چند باره ی فحشاء و فساد با وضوی صبحگاه به نماز می ایستاد .
سپس شیخ بهائی در ادامه می فرماید:
گفت با او رِندکی ،کای نیک زن                                              حیرتی دارم درین کار تو من
زین جنابتهای پی در پی که هست                                             هیچ ناید در وضوی تو شکست
نیت و آداب این محکم وضو                                                   یک ره از روی کرم، با من بگو
این وضو از سنگ و رو محکمتر است                                        این وضو نَبوَد ،سد ِ اسکندر است
البته این حکایت است ولی شواهد از دنیای واقعی بر امثال و حکایات می توان یافت، کسانیکه نماز می خوانند ولی نماز آنها مانع و جلوگیری کننده از انجام گناه و فساد و فحشاء در افراد و اشخاص نمی شود.بالا بودن میزان طلاق،پرونده های مالی،گسترش اعتیاد،پائین بودن سن فحشاء و امثال اینها در جامعه ائی که مدعی برپائی نماز است،نشان از ایرادی است که یا نماز خواندنها از نوع نماز بی بی تمیز است و یا آنکه مدیریت فرهنگی و شیوه ی اداره و حل معضلات و مشکلات فرهنگی دارای نواقص فراوانی است یا آنکه جهت حرکت اشتباه است .
نمازی که ما را از فحشاء و منکر باز دارد نردبان ملکوت است.     . 

کدام خاورمیانه جدید؟

بعد از انتفاضه ی مردم تونس،مصر وارد مرحله ی جدیدی از اعتراضات مردمی شد . پادشاه اردن دولت وقت را منحل ساخت تا به تعبیر مخالفین برای اصلاحات در کشور لبیک گوید . عبدالله صالح یکی دیگر از رئیس جمهورهای مادام العمر منطقه در کشور یمن اعلام کرد: در انتخابات آینده ریاست جمهوری شرکت نمی کند و پُست ریاست جمهوری ارثی نیست . یمن بعد از مصر در جدول تغییرات دمینوی خاورمیانه است و سونامی تغییر همه ی دول عربی را در بر خواهد گرفت .
در سال 2006 میلادی کوندالیزا رایس در زمان جنگ اسرائیل – لبنان سخن از خاورمیانه ی جدید زده بود و قبل از آن یکی از روزنامه های آمریکائی در سال 2004 میلادی با چاپ نقشه ائی، جغرافیای جدید برای شرق الاوسط ترسیم کرده بود، چیزی که بیشتر شبیه به تراوشات ذهنی یک خوابگرد سیاسی بود . اما امروز مردم عرب تصمیم گرفته اند خود خاورمیانه ی جدید را خلق کنند آنهم نه با تغییرات در مرزهای جغرافیائی بلکه با تغییر ریاست جمهوریهای مادام العمر که چند دهه ی گذشته را با سرکوب خواسته های مردمی و جلوگیری از روند اصلاحات سیاسی و اقتصادی مانع از توسعه ی همه جانبه ی کشورهای خود شده اند . حالا همه چیز به مصر بر می گردد، اگر عمر سلیمان معاون رئیس جمهور بعد از مبارک زمام امور را به دست گیرد ممکن است همه چیز به حالت عادی بر گردد و این یعنی ادامه ی وضعیت بیمارگونه ی خاورمیانه، در حالیکه تغییر نظام مبارک راه را بر  روی تغییر عمیق تر در منطقه خواهد گشود .
خاورمیانه ی جدید آمریکائی
اساس در خاورمیانه ی جدید آمریکائی فوق الذکر تغییرات در مرزهای جغرافیائی و تقسیم بندیهای جدید براساس قومیت و مذهب است . در نقشه ی ارائه شده به کشورهائی مانند کشور شیعه ی عراق (شیعستان) کشور سنی عراق (سنیستان) ،کشور کردستان، بلوچستان آزاد، آذربایجان (ترکستان) ،دولت مقدس اسلامی شامل مکه و مدینه مشابه واتیکان مقرحکومت پاپ برمی خوریم، انگیزه ی آمریکا و اسرائیل از طرح مسئله ی خاورمیانه ی جدید هدف قرار دادن کشورهای ایران، ترکیه، عراق، عربستان ،پاکستان،سوریه، امارات ، یمن، اردن و افغانستان بود . با دقت در نقشه ی ترسیمی جدیدآنان از خاورمیانه در می یابیم ایجاد نزاعهای مذهبی، شیعه و سنی و جنگهای قومی، کرد ،فارس ،بلوچ و عرب و ترک و امثال آن تاکتیکهای اصلی تحقق استراتژی آنان بوده است . خوشبختانه این رویا و خواب تعبیر نشد و تغییرات برای ایجاد خاورمیانه ائی جدید از کشورهائی شروع شد که در ذهن سیاستمداران و کارشناسان آمریکائی و اسرائیل نیز نبود، تونس و مصر « و مکروا ومکرالله و الله خیر الماکرین». اما روند این تغییرات به چه سمتی است ؟ یکی از اهالی منبر به همراه یکی از سیاستمداران در تهران سخن از حکومت اسلامی مصر زده اند . آیا مصر حکومتی اسلامی خواهد داشت؟ سیاستمداری در مجلس سخن از انقلاب آزاده گان زده است . راشد الغنوشی رهبر اسلام گرایان تونسی سخن از مدل حکومتی ترکیه به میان آورده است ، .اخوان المسلمین مصر نیز از شعار اصلی خود در دهه های گذشته یعنی «ا لاسلام هوالحل الوحید » تاکنون  سخنی به میان نیاورده است . البته آینده را کسی نمی تواند پیش بینی کند. امادر صورت استقرارنظامی جدید که حقوق تمامی مذاهب و اقوام را محترم شمارد به نفع همه خصوصاً اقلیت های قومی ومذهبی ازجمله شیعیان است. همچنیین  اندیشه های اعتدال گرای اسلامی فضای مناسبی برای رشد خواهند داشت. اما تشکیل حکومت دینی که طبیعتاً از نوع فرقه ائی ومذهبی آن خواهد بودو به احتمال بسیارزیادموجب  تقویت مواضع تندروانه و افراطی گرایانه در جهان اسلام  ودرنتیجه موجب تشدید نزاعها و جنگهای مذهبی در مناطق عراق، بحرین ،عربستان و بعضی از کشورها ی دیگر حتی ایران خواهد شد و این نزاع می تواند در ابعاد قومی و طائفه ائی نیز شعله ور شود. بله درصورت پیروزی حرکتهای اسلامی درکشورهای عربی همزمان باپیروزی انقلاب ایران امکان تحقق اتحادیه ائی ازکشورهای اسلامی بسیارمحتمل بود،ولی درشرایط کنونی این مسئله منتفی وچه بسابرضدخودتبدیل شود. اگر به طرح آمریکائی خاورمیانه جدید توجه کنیم. جنگهای مذهبی و قومی دو تاکتیک اصلی آن برای حفظ منافع آنان و اسرائیل است . بعضی می گویند آمریکا به دنبال توسعه ی دمکراسی در منطقه است باید گفته شود این مسئله صحیح نیست آنان به دنبال نزاعهای قومی و مذهبی و انشقاق در صفوف مسلمین و به هم ریختن همه چیز و همه کس هستند . کابوس برادرکشی تحت هر عنوانی خاورمیانه را وارد نزاعهایی خواهد کرد که بیرون آمدن از آن غیر ممکن خواهد شد . خصوصاً که برای شعله ور شدن چنین نزاعهائی متاسفانه عده ائی با نادیده گرفتن حقوق مذاهب و اقوام در دنیای اسلام زمینه های آنرا فراهم ساخته یا می سازند.
اگر به نظر عده ائی این تحلیل بسیار بدبینانه باشد ولی حکومت و نظامی که حقوق همه را یکسان رعایت کند برای آینده ی همه درخاورمیانه بهتر از هر حکومت دیگری است . اسلام در مقابل اسلام و مذهب علیه مذهب چیزی است که آنان می خواهند ولی مسلمانان همه برادر و برابرند و هر شهروندی حقوقی مساوی با دیگر شهروندان دارداین  گزاره ی مقبول است .
تشکیل حکومتهای آزاد و مردمی در منطقه به ضرر اسرائیل و منافع چپاولگرانه ی آمریکاست . آمریکائیها آنچه می خواهندیا پنهان می کنند و یا از آن به بدی یاد می کنند مانند ترس از اسلام افراطی ولی آنچه نمی خواهند به خوبی از آن یاد و بر زبان می آورند. به رفتارآنان درمقابل القاعده وطالبان وکلیت مسئله ی تروریسم بنگرید.

دیکتاتورهای مخملی و سوگلی

شاید عده ای متخصص فن و صاحب دانش بتوانند با بررسی زندگی و احوالات مستبدین و دیکتاتورها آنان را تقسیم بندی کنند و انواع آنان را از هم متمایز سازند. اما این نکته مشهود است که عصر دیکتاتورهای نظام توتالیتاریست مانند نظام فاشیستی استالینیستی یا هیتلری و امثال آن یا عصر پادشاهی مطلقه که چه فرمان شاه, چه فرمان خدا سالهاست که به پایان رسیده است. دیکتاتورهای نیم قرن گذشته و دهه ی قرن کنونی دیکتاتورهای مخملی هستند. دیکتاتورهای عصر ارتباطات و اینترنت و ماهواره ناچارند بعضی مقتضیات عصر خود را گردن نهند. دیکتاتورهای امروزی اگر خود و اطرافیانشان نیز بخواهند مردم را سرکوب کنند کشته ها و ظلم و ستم و تبعیض و فساد اقتصادی و سیاسی آنان نمی تواند لاتعد و لاتحصی یعنی بی حد و اندازه باشد .
دیکتاتورهای مخملی باید روپوشی از مخمل بر لباس زرهی و جوشن و سپر و شمشیر خود بکشند. البته سیاستمداران باورمند به خدا و آخرت که مسلح به کنترل درونی و زیر تیغ کنترل بیرونی مردم و نهادهای مدنی و مطبوعات آزاد هستند با خود و ملت صادق هستند و مردم کشورشان در زیر سایه ی عدالت و آزادی و امنیت زندگی می کنند، اینان رستگارانند که مردم خود را به رستگاری و فلاح و رویش هدایت می کنند.
اما سیاستمدارانی که پیرو مکتبِ سیاست یعنی خدعه و هدف وسیله را توجیه می کند می باشند نیز باید بسیار هوشمندانه و با درایت باشند که از گزند خسارتهای حوادث مصون بمانند اگر چه عمر سیاسی آنان از همسالان بی تدبیرشان طولانی تر است ولی باز دوامی نخواهند داشت .
یکی از ظرافتهای رفتاری آنان باید پرهیز از کارهائی باشد که احساس حقارت را در کارگزاران دولت و مردم ایجاد نکند که منجر به نفرت و در نهایت انفجار خواهد شد . اشخاص حقوقی در حوزه ی اجراء نباید سوگلی یا سوگلی ها داشته باشند. پادشاهان در گذشته از میان زنان حرمسرا یک سوگلی داشتند که نهایتاً منجر به حسادتهای زنانه و درگیری هایی درون حرم می شد حالا اگر از رئیس یک مملکت تا مدیر دون پایه ی یک اداره سوگلی سیاسی داشته باشد و از باب ترجیح بلا مرجح سوگلی خود را بر دیگران برتری دهد . عملاً تیشه به ریشه ی حکومت خود می زند. گاهی سوگلی شخصیت حقیقی سوگلی شخصیت حقوقی آنها نیز می شوند مانند همسران و یا معشوقه های بعضی از دیکتاتورها از جمله موسولینی، هیتلر، چائوشسکو و امثال آنها که آخرینش خانم لیلی طرابلسی همسر زین الحاربین بن علی رئیس جمهور مخلوع تونس بود که بر مجاری قدرت و اقتصاد تونس مسلط بود و مظهر فساد در نظام استبدادی تونس شد . البته منظو راز سوگلی در این نوشته جنس مونث نیست . سوگلی های سیاسی می توانند مونث و یا مذکر باشند برای مثال در یک نظام فرضی صاحب منصبی از میان کارگزاران لشکری و کشوری فقط یک نفر را بر همه برتری دهد تا جائیکه جایگاه حقوقی دیگران نیز لگدمال تکبر و غرور و خودخواهی وی شود و وقتی به رفتار او اعتراض می شود به جای رسیدگی مورد تائید مجدد واقع شود.
البته مقصود این نوشته درس گفتارهائی درباره دیکتاتورها نیست که آنان از هر پَستی پَست تر بل هم اضل هستند . بلکه هدف تدبر در احوال آنان است که از مصادیق سیر افاقی وانفسی است تا چه کسانی اهل تدبر و تعقل باشند . می گویند مردی در حال احتضار از همه حلالیت می طلبید نوبت به شتر رسید، شتر خطاب به وی گفت اگر در روابط ما مظلمه ای واقع شده من شما را بخشیدم ولی واقعه ای را تا آخر عمر فراموش نمی کنم که در شبی بارانی در بیابان افسار مرا به دُم خر بستید و مرا پیرو او ساختید . انسان عاقل هیچگاه حیوانی مثل شتر که خداوند در قرآن او را به عنوان آیه ای از آفرینشِ خود نام برده و ما را به تدبر در خلقت او دعوت کرده و میزان پرداخت دیه قرار داده و مانند انسان به نفر شمارش می شود پیرو خر که در قرآن انکرالاصوات شمرده شده نمی کند.