نفیسی

روزنوشته های احمد نفیسی

نفیسی

روزنوشته های احمد نفیسی

کلمه‌ی محمدی

عرفا و صوفیه به استناد بعضی از احادیث از جمله این سخن منسوب به پیامبر (ص) "نخستین آفریده خدا نور من بود" یا "گل آدم می‌سرشتند که من پیامبر بودم" معتقد به "ازلیت محمد" هستند. شیعیان معتقدند: که این نور در زمان نسل به نسل منتقل می شود و همین نور است که به صورت آدم، نوح، ابراهیم، موسی و دیگر انبیاء ظاهر شده و سرانجام به صورت خاتم پیامبران حضرت محمد (ص) ظهور کرده است. بدین‌گونه همه انبیاء را از آدم تا خاتم و همین‌طور وارثان محمد را به اصلی واحد بازگردانده‌اند. مشابه این عقیده را در مسیحیت می‌توان یافت. آنان معتقدند: در هستی جز یک پیامبر نیست و او همان انسانی است که خدا به صورت خویش آفریده و همان است که روح القدس در او حلول کرده و همان است که از ازل در هر زمانی به صورتی جدید ظاهر می‌شود. کلمه‌ی محمدی یا نور محمدی عنوان این اندیشه است . مراد از حقیقت محمدی کامل‌ترین مظهر خلقی است که حق در او ظهور کرده است، بل او را انسان کامل و خلیفه ی کامل به خاص‌ترین معنای‌اش شمرده می‌شود. محمد به تنهایی مظهر اسم جامع همه اسماست یعنی اسم اعظم که همان الله است. در عقیده آن‌ها کلمه محمدی یا حقیقت و نور محمدی با شخصیت پیامبر (ص) تفاوت تام دارد درواقع کلمه محمدی یا نور محمدی یک چیز متافیزیکی محض و بیرون از حدود زمان و مکان است. شاید این کلمه محمدی همان خود حق است که برای خود در نخستین تعین از تعینات خود، به صورت عقلی که همه چیز را در بر دارد و در هر موجود عاقلی تجلی کرده، ظاهر شده است. پس می‌توان گفت که امر هستی با او آغاز شده  و امر رسالت به او پایان یافته است.

از نگاه یکی از بزرگ‌ترین عرفا یعنی ابن عربی به یکی از وجوه نبوت می‌پردازیم. در مورد اهداف پیامبری سخن زیاد گفته شده است هدف پیامبر از بعثت تکمیل اخلاق است. اقامه قسط و عدل در جامعه است. آزاد شدن انسان‌ها از قید و زنجیرهای بردگی‌های مادی و خرافات است. عبادت و بندگی خدا و شناخت اوست و ... .

اما حدیثی از پیامبر (ص) نقل شده است که: "از دنیای شما سه چیز برای من دوست داشتنی است: زن، بوی خوش و روشنی چشمم در نماز است."

ابن عربی مسائل سه‌گانه ان یعنی دوستی زن، بوی خوش و نمازرا مبنائی برای مباحث فلسفی و عرفانی مهمی قرار می‌دهد که نخستین آن‌ها مسئله حب الاهی است.

در نگاه ابن عربی شگفت نیست که پیامبر زنان را دوست دارد، زیرا زن جزئی از مرد است و ریشه، دلتنگ شاخه خویش است. و کل، دلتنگ جزء خود. دل دادن پیامبر به زنان صرفا ً نمونه‌ای جزئی است که مبدأ عام مسیر سراسر هستی را توضیح می‌دهد و آن حب الاهی است که به معنای اشتیاق حق به خلق می‌باشد. اما (متقابلا ً) شاخه نیز دلداده ریشه و جزءو دلداده کل است و از این‌رو خلق هم مشتاق حق است.

به نظر می‌آید که ابن عربی در تفسیر این حدیث واژه زن را هم‌چون یک نماد به کار می‌برد تا نشان‌گر هر آن چیزی باشد که دوست‌داشتنی است و شهوت، نماد خواستنی سمج است برای به ‌دست آوردن مطلوب، و پیوند زناشویی رمز اتحاد صوفیانه است و شست‌شو رمز پاکیزگی روحی است.

ابن عربی می‌گوید تمام‌ترین و کامل‌ترین شهود مرد آن‌جاست که حق را در زن ببیند، زیرا در این‌جا حق را از این حیث که فاعل است و منفعل مشاهده می‌کند. پس این مشاهده بنا بر تفسیر جامی از عقائد ابن عربی باید د رحال آمیزش باشد، چرا که زن در این حال هم فاعل و هم منفعل است از این حیث که هم در مرد اثر می‌گذارد و هم از او اثر می‌پذیرد. پس یک‌بار حق را به صورت فاعل و بار دیگر به صورت منفعل و او را در هر دو صورت در مظهری واحد مشاهده می‌کنیم. ابن عربی می‌کوشد که اهمیت تأنیث و منزلت آن‌را در هستی از راه‌های گوناگون لفظی و غیر لفظی به اثبات رساند. وی اشاره می‌کند زن از این حیث که صورت مرد است همانند آن انسانی است که صورت حق است، و زن از حیث زن بودن کامل‌ترین مظهر حق است، و زن از حیث زن بودن نماد هر محبوبی است.

علاوه بر زن در حدیث از بوی طیب و نماز یاد شده است. ابن عربی از منظر فلسفی و عرفانی خود این‌ دو مسئله را نیز تفسیر کرده است.

بعثت پیامبر، برانگیختگی فطرت و روح الاهی انسان است بعثت او ترسیم خط اعتدال و عقلانیت و تعبد است. تکمیل و اتمام مکارم اخلاق است. بیان عدالت و آزادگی است و عنوان انسانیت و مکارم آدمی است. نفی خودخواهی‌ها، استبداد، تحمیق و خرافه‌گرایی و شرک و کفر و نفاق است. بعثت مبارک باد

 

نظرات 5 + ارسال نظر
جرون دوشنبه 29 تیر 1388 ساعت 08:55 ق.ظ


فوقالعاده !!

ماهی بالی شنبه 17 مرداد 1388 ساعت 08:08 ق.ظ http://mahibali.blogsky.com/

با سپاس

دیدن وبلاگ شما خوشحال کننده است ای کاش دیگر عزیزان اهل اندیشه هم نسل شما بتواننداز این ابزار استفادهای مفید نمایند زیرا فعلا ساده ترین راه برای ارتباط با نسل بعد همین کوچه است.

[ بدون نام ] دوشنبه 19 مرداد 1388 ساعت 10:50 ق.ظ

سلام استاد نفیسی
فرصت شد بیا چند سوال هست پاسخ بده

در خور دوشنبه 19 مرداد 1388 ساعت 10:51 ق.ظ http://khalildarkhord.blogfa.com

سلام
استاد عزیز
فرصت شد بیایید نظر بدید خوشحال میشم

جرون پنج‌شنبه 29 مرداد 1388 ساعت 09:04 ق.ظ


کجایید استاد!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد