نفیسی

روزنوشته های احمد نفیسی

نفیسی

روزنوشته های احمد نفیسی

من کاری با < محمود > ندارم


گویند چون سلطان محمودغزنوی نزدیک خرقان رسید درنقطه ی خوش آ ب وهواسرا پرده برافراشت وایاز رافرستاد تاشیخ ابوالحسن را نزد او بیاورد و به ایاز گفته بود که اگرشیخ از آمدن امتناع کرد این آ یه را بر وی بخواند " اطیعواالله واطیعواالرسول واولی الامرمنکم " . چون ایاز به خدمت شیخ رسیدوشرط ادب بجای آورد، گفت سلطان محمودخواسته است تانزد اوبیاید. شیخ جواب دادکه من کاری بامحمودندارم. ایازبرطبق دستورسلطان محمود آیه فوق رابرشیخ بخواند. شیخ پس از شنیدن آ یه گفت به محمودبگویید: من چنان در اطیعواالله مستغرقم که دراطیعواالرسول بس خجالتهادارم تاچه رسدبه الوالامر.

چون محموداین جواب شنیدگفت این شیخ ازآنهاکه من تابحال دیده ام وشنیده ام نیست بایدبه دیدن اورفت وبطرف خانقاه شیخ روانه شد.

چون سلطان محمود وارد صومعه شیخ شد با او به گفتگو پرداخت وکیسه ی زری را که محمود به اودادهمچنان پس داد وقبول نکرد ومحمود ازاو دعائی خواست گفت : عاقبت محمودباد.


نظرات 2 + ارسال نظر
صابر سالاری شنبه 1 فروردین 1388 ساعت 02:07 ب.ظ http://hormozpic.blogfa.com

سلام من پسر رفیق قدیمیت هستم........
این محمود نشانه از کیست؟

[ بدون نام ] شنبه 11 دی 1389 ساعت 12:02 ق.ظ

سلام
وبلاگ شما را به طور اتفاقی دیدم
آق هنوز راه درازی در پیش داری. قبل از هر چیز ببین وقتی می نویسی چه می نویسی برای کی می نویسی برای چی می نویسی. بعد نگاه کن به زیر پایت ببین اینو که می نویسی آیا پایت روی خون شهدا هست یا نه؟ بعد نگاه کن که این نوشته ات چگونه و تا چه حدی به توسعه فرهنگی و اجتماعی کشورت کمک می کند. به هرحال خدا به نون و القلم قسم یاد کرده. سعی کن حرمت قلمت را نگهداری. امیدوارم فقط راه را بشناسی و در راه خدا گام برداری. اما یادت باشد که دوران طلایی مردم در زمان خاتمی بوده علی رغم اینکه گروه فشار هر 9 روز یکبار بحران می آفرید. اما خاتمی آنقدر مردم دوست و دور اندیش بود که هیچ نگفت زیرا روح او بسیار بزرگ بوده است. او صبور و خوشبین بود. او یک انسان دانا و توانا بود. حتما او را با رییس فعلی که حرف زدن بلد نیست مقایسه کنید. باتشکر
خدا نگهدار همه جوانان ایران زمین باد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد