نفیسی

روزنوشته های احمد نفیسی

نفیسی

روزنوشته های احمد نفیسی

ارتباط استبداد سیاسی و مادیگری از نگاه استاد شهید مطهری

تاریخ : شنبه ,14 اردیبهشت 1387

ارتباط استبداد سیاسی و مادیگری از نگاه استاد شهید مطهری
احمد نفیسی
استاد شهید در کسوت روحانی متعهد و معلمی مسوول با اتکای به دانش وسیع مذهبی روزآور و قوه و قدرت اجتهاد، شبهادت و مسایل جامعه مذهبی روز را رصد کرده و در پی طرح صحیح آن و بابیان پاسخهای مستدل نقضی و حلی، آنها را در معرض داوری و نقد عمومی می گذاشتند.
تاریخ : شنبه ,14 اردیبهشت 1387

ارتباط استبداد سیاسی و مادیگری از نگاه استاد شهید مطهری
احمد نفیسی
استاد شهید در کسوت روحانی متعهد و ملعمی مسوول با اتکای به دانش وسیع مذهبی روزآور و قوه و قدرت اجتهاد، شبهادت و مسایل جامعه مذهبی روز را رصد کرده و در پی طرح صحیح آن و بابیان پاسخهای مستدل نقضی و حلی، آنها را در معرض داوری و نقد عمومی می گذاشتند.

نگاهی به عناوین کتابها، مقالات و سخنرانیهای آن مرحوم نشان می دهد ایشان با تیزبینی فوق العاده در حوزه های مختلف فکری و فرهنگی زمان خود وارد و امهات مشکلات را تشخیص و در صدد پاسخگویی آنها برمی آمد و در مقام یک متکلم و فیلسوف مدافع حریم دین، از مواجهه با امواج ضد اسلامی هراسی به خود راه نمی داد و علاوه بر دفع آنها از نقد درون مذهبی و ریشه یابی مشکلات نیز غافل نبودند.
به مناسبت شهادت ایشان مروری بر یکی از نوشته های آن شهیدتحت عنوان علل گرایش به مادیگری خواهیم داشت.
الف ـ بنابرآنچه در مقدمه کتاب آمده است هسته اولیه کتاب مذکور دو سخنرانی ایشان بنا به دعوت انجمن اسلامی دانشجویان دانشسرای عالی در سال های 48 و 49 شمسی هجری بوده است که با اضافاتی توسط آن مرحوم در سال 50 به چاپ می رسد و در سال 52 تجدید چاپ می شود و تاکنون بیش از بیست بار در تیراژ ده هزار نسخه به چاپ رسیده است.
فضای آن سال ها حکایت از جلوه و فروغ اندیشه ماتریالیسم و مارکسیسم در میان جمعی از فارغ التحصیلان و دانشجویان و جمعیت روشنفکری داشت که می پنداشتند مارکسیسم می تواند به عنوان جهان بینی علمی نسخه شفابخش مشکلات کشورهای جهان سوم و از جمله ایران باشد، از طرفی ماتریالیسم در ایران با اتخاذ شیوه های جدید تبلیغی در صدد تحریف شخصیتهای برجسته این دیار از جمله حافظ، حلاج، مولوی و همچنین ارائه تفسیر التفاظی از مفاهیم مذهبی و دینی بوده است و با تکیه بر نارسایی مفاهیم اجتماعی و سیاسی مذهبی از اسلام ،دینی هوادار استبداد و مخالف آزادی ترسیم کرده بودند که به تعبیر مارکس مخدر توده هاست.
استاد شهید با شجاعت و شهامت در دو جبهه شناساندن چهره واقعی ماتریالیسم و مارکسیسم و برداشتن نقاب تزویر علم نمای آن، به پالایش مفاهیم مذهبی و نمایاندن تفسیر صحیح از مذهب و اسلام اهتمام ورزیدند،کسانیکه درک درستی از فضای سنگین ضد دینی آن سالها داشته باشند و با حجم عظیم فعالیتهای فرهنگی و سیاسی جریان چپ ماتریالیستی آشنا باشند به عمق کاری که استاد شهید غریبانه و با شهامت تمام انجام داد پی خواهد برد.
ب ـ در کتاب علل گرایش به مادیگری که امروز نیز برای جوانان مشتاق مسائل مذهبی می تواند راهگشا باشد، استاد شهید با تاکید بر تاریخ تقابل علم و دین در اروپا عوامل ایجاد گرایش به سمت ماتریالیسم و مادیگرایی را توضیح و تشریح می کند و در این مسیر از جمله عوامل گرایش به مادیگری به نقش کلیسا و نارسایی مفاهیم فلسفی غرب اشاره ی هوشمندانه دارد کما اینکه به تاثیر محیط اخلاقی و اجتماعی نامساعد در تقویت مادیگری نیز می پردازند و رابطه مادیت اخلاقی با مادیگری اعتقادی و بالعکس را مورد مداقه قرار می دهند از عوامل گرایش به سمت مادیگری نارسایی درمفاهیم اجتماعی و سیاسی مذهبی است که عنوان این مقاله است.
ج ـ نارسایی مفاهیم اجتماعی و سیاسی به عنوان سومین علت گرایشهای مادی مورد بحث استاد شهید است به نظر ایشان در تاریخ فلسفه سیاسی غرب زمانیکه مساله حقوق طبیعی و حق حاکمیت ملی مطرح شد و برای مردم در مقابل حاکمیت و حکمران هیچگونه حقی به جز وظیفه و تکلیف قایل نشدند مستبدین و هواه خواهان آنان برای آنکه پشتوانه ای فطری و محکم برای رفتار استبدادی خود ترتیب دهند خدا را وارد این موضوع ساختند به تعبیر استاد شهید مستبدین گفتند حکمران در مقابل مردم مسوول نیست بلکه او فقط در برابر خدا مسوول است ولی مردم در مقابل حکمران مسوولند و وظیفه دارند. مردم حق ندارند حکمران را بازخواست کنند که چرا چنین و چنان کرده ای؟ و یا برایش وظیفه معین کنند که چنین و چنان کن.
مردم حقی بر حکمران ندارند، ولی حکمران حقوقی دارد که مردم باید ادا کنند (مرتضی مطهری ـ علل گرایش به مادیگری ص 158).
ایشان در ادامه می فرمایند این نوع برداشت ازحق مردم و حق حکمران عملا منجر به ایجاد یک نوع رابطه تصنعی میان اعتقاد به خدا و اعتقاد به لزوم تسلیم در برابر حکمران و سلب حق هر گونه مداخله از سوی مردم در مقابل حکمرانی که به اصطلاح نماینده خداست می شود و روی دیگر این سکه آنست که اگر حق حاکمیت ملی می خواهیم پس باید اعتقاد به خدا را به کناری نهاد وگرنه این خدا قایل به حق مردم نیست.استاد شهید بابیان چند پاراگراف از کتاب دکتر محمد صناعی (آزادی فرد وقدرت دولت)تاکید دوباره بر مطالب خود می نمایند. صناعی نوشته اند: «در اروپا مساله استبداد سیاسی و اینکه اساساً آزادی از آن دولت است نه مال افراد، با مساله خدا توام بوده است. افراد فکر می کردند که اگر خدا را قبول کنند، استبداد قدرتهای مطلقه را نیز باید بپذیرند، بپذیرند که فرد در مقابل حکمران هیچگونه حقی ندارند و حکمران نیز در مقابل فرد هیچ گونه مسوولیتی نخواهد داشت، حکمران تنها در پیشگاه خدا مسوول است.
لذا افراد فکر می کردند که اگر خدا را بپذیرند باید اختناق اجتماعی را نیز بپذیرند، و اگر بخواهند آزادی اجتماعی داشته باشند باید خدا را انکار کنند، پس آزادی اجتماعی را ترجیح دادند.» (علل گرایش به مادیگری ص 158)
یعنی این نوع نگرش از خدا و حاکمیت ملی مردم را به سر دو راهی انتخاب آزادی یا دینداری قرار داده بود و مردم اروپا با کنار گذاشتن کلیسا راه دوم را انتخاب کردند.
استاد شهید در ادامه بحث می فرمایند از نظر فلسفه اجتماعی اسلامی، نه تنها نتیجه اعتقاد به خدا پذیرش حکومت مطلقه افراد نیست و حاکم در مقابل مردم مسوولیت دارد، بلکه از نظر این فلسفه،‌ تنها اعتقاد به خداست که حاکم را در مقابل اجتماع مسوول می سازد و افراد را ذی حق می کند و استیفای حقوق را یک وظیفه لازم شرعی معرفی می کند.
وی با نقل جملاتی از امیرالمومنین علی (ع) حق را متبادل می داند زیرا علی (ع) فرموده اند حق همواره دو طرفی است به همان اندازه که حکومت من بر شما حقی برای من قرار داده است برای شما مردم نیز حقی است که بر عهده من گذاشته است.
استاد شهید در پایان این سلسله از بحث مفاهیم دینی را مساوی آزادی می داند ،برعکس آنچه در غرب بوده که مفاهیم دینی با اختناق اجتماعی مساوی بوده است. ایشان می فرمایند: «از نظر اسلام، مفاهیم دینی همیشه مساوی آزادی بوده است، درست برعکس آنچه ـ طبق نقل آقای دکتر صناعی ـ در غرب جریان داشته، یعنی اینکه مفاهیم دینی مساوی با اختناق اجتماعی بوده است.
پرواضح است که چنین روشی، جز گریزاندن افراد از دین و سوق دادن ایشان به سوی ماتریالیسم و ضدیت با مذهب و خدا و هر چه رنگ خدایی دارد، محصولی نخواهد داشت. (مرتضی مطهری ـ علل گرایش به مادیگری ص 160 ، 159).
امام خمینی (ره) در پیام خویش به مناسبت شهادت استاد فرمودند: من به دانشجویان وطبقه روشنفکران متعهد توصیه می کنم که کتابهای این استاد عزیز را نگذارند با دسیسه های غیر اسلامی فراموش شود.
امید است اندیشه های روشنگرانه ایشان در زمینه های مختلف بار دیگر بازخوانی نقادانه شود و مردم و جوانان بتوانند از آن سود و بهره لازم را ببرند. متاسفانه سرانه بسیار پایین مطالعه و کتاب خوانی در میان مردم ،می تواند بسیار خطرناک باشد وقشر وسیعی از مردم که قلبا استاد شهید رادوست دارند از افکار بسیار ارزند ه ایشان در زمینه های مختلف فلسفی دینی ،اجتماعی،سیاسی واقتصاد اسلامی بی اطلاع باشند ونظریات آن بزرگوار را ذر این زمینه هادرک نکنند.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد