نفیسی

روزنوشته های احمد نفیسی

نفیسی

روزنوشته های احمد نفیسی

صفات مومن 3

مومن و حسن ظن
در روایتی از امام رضا (ع) است که فرموده اند: بهترین عطیه و بخشش خداوند به انسان مومن در دنیا و آخرت حسن ظن به خدا و امیدواری به اوست و خداوند پس از توبه و استغفار کسی را عذاب نخواهد کرد مگر به دلیل سوء ظن به خدا و ناامیدی از رحمت واسعه ی الهی زیرا خداوند کریم و بخشنده است و حیا دارد از اینکه گمان نیک و امیدواری بنده اش محقق نشود.
همچنین روایت شده است که خداوند فرموده است که من در جایگاه گمان نیک بنده ام می باشم و تنها انسانهائی با سرشت خیر و نیک به من حسن ظن خواهند داشت.
امام علی (ع)فرموده است که اعتماد به خداوند قلعه ای است که مومن در آن قرار می گیرد و توکل بر خداوند نجات بخش از هر بدی و سنگر نگهبان از هر دشمنی است.
منفی بافی، نا امیدی و احساس خودکم بینی منشاء اضمحلال اخلاق و عدم اعتماد به نفس و شکست آدمی در زندگی است.
حسن ظن به خداوند ، نگاه مثبت ما به طبیعت و جامعه و اعتماد به سنتهای الهی را به همراه خواهد داشت. چنین اندیشه ائی باعث ایجاد قابلیت و انگیزه و سخت کوشی در فرد و استحکام در مقابل مشکلات، شکستها و ناملایمات خواهد شد. چنین فردی احساس می کند هیچ کار غیر ممکنی وجود ندارد . آدم های منفی باف که به خداوند و مخلوقات او سوء ظن دارند در زندگی ترسو هستند و با کمترین مشکلات و مصائب همه چیز را رها می کنند و هرگز کار مهمی انجام نخواهند داد.
ایمان و حسن ظن به خدا و توکل و تعقل معجزه های بزرگ می آفریند از اینروست که مومن هرگز بن بست ندارد.

دعا خوان قاتل یامامورغریزه

دنیای حیوانات عجیب و شگفت انگیز هست ولی پیچیده و اسرار آمیز نیست. یعنی هر چه هست همانست که به چشم می آید و دانش و علم جانور شناسی پرده از آن گرفته است. ممکن است ناشناخته باشد ولی پس از معلوم شدن دیگر از اسرار پشت پرده و یا اعمال پنهانی و آنچه در خلوت می گویند یا می کنند خبری نیست. از همین روست که استاد سخن سعدی شیرازی علیه الرحمه بارها از ترجیح حیوانات بر بعضی از آدمیان و بنی نوع بشر سخن گفته است.
زنان باردار، ای مرد هشیار       اگر وقت ولادت مار زایند
از آن بهتر به نزدیک خردمند      که فرزندان ناهموار زایند
یا در حکایت دیگری این ابیات را گفته است:
به صورت آدمی شد قطره ی آب        که چل روزش قرار اندر رحم ماند
و گر چل ساله را عقل و ادب نیست     به تحقیقش نشاید آدمی خواند
درست است که سعدی گفته است:
چون سگ درنده گوشت یافت نپرسد     کین شتر صالح است یا خر دجال
 سگ گرسنه برای سیری شکم و رهائی از گرسنگی بین شتر صالح و خر دجال تفاوتی نمی نهد ولی همین سگ برای سدّ جوع می خورد و پس از سیری دست از خوردن می کشد اما انسان موجودی است که سیری نمی شناسد و در تکاثر مال و قدرت همیشه  " هل من مزید" او بلند است. حیوان از درندگان و جوندگان و نشخوارکنندگان و امثال آن هیچگاه داعیه ی اشرافیت و فضیلت و امثال آن ندارند. نوع وحشی و اهلی آن براساس غریزه ی خود عمل می کنند و اگر خوب شناخته شوند مدیریت آنها امکان پذیر می شود. ولی آدمی طرفه موجودی است که از فرشته برتر و یا از هر حیوانی پست تر می شود.
سایت تابناک در تاریخ 7/2/90این تیتر را زده بود که « این جاندار همسرش را می خورد + عکس » در توضیح خبر نوشته بود که حشره ی دعاخوان ماده بی رحم ترین حشره دنیا می باشد. هنگامی که حشره ماده از همسرش باردار شد به آن نیش می زند و همسر نیمه جان پس از جفت گیری غذای لذیذ برای حشره ماده می شود.
چیز عجیب در رفتار این حشره شاید همنوع خواری او باشد حال آنکه رفتار او تابع خواست غریزی اوست و فراتر از رفع نیازهای او نیست، اما انسان گاهی جانور همنوع خواری می شود که میلیون ها نفر را به مسلخ می برد و ملتی را سیه روز و نگون بخت می سازد. طبیعت عقرب نیش زدن است با علم به این مسئله باید از نیش او پرهیز کرد. داستان عقرب و قورباغه شنیدنی است. عقرب در کنار رودخانه به قورباغه گفت مرا بر پشت خود سوار کن تا از رود عبور کنم. قورباغه گفت این حماقت است زیرا مرا نیش می زنی و من می میرم. عقرب با چرب زبانی و آوردن استدلال به قورباغه فهماند که نیش زدن او موجب غرق شدن عقرب و مرگ او نیز هست، نهایتاً قورباغه قبول کرد و عقرب را بر پشت خود حمل کرد تا از رودخانه عبور دهد در میانه ی رود قورباغه سوزش نیش را حس و زهر نیش اعضای بدنش را بی حس می کند. قورباغه فریادی می زند دیدی مرا نیش زدی الان است که بمیرم. عقرب پاسخ می دهد: من متاسفم هیچ کس نمی تواند از طبیعتش فرار کند و همراه قورباغه در میان آب خروشان ناپدید شد. پس در مورد طبیعت حیوانات چیز پنهان و غیر شفافی وجود ندارد.
سوال اینست که آنچه در مورد حیوانات صادق است در مورد آدم ها نیز صدق می کند؟
آیا انسان نیز اسیر طبیعت ومامور غریزه است؟ یا انسان می تواند بر نفس خود ملسط شود و نفس خود را مغلوب عقل و خرد و شرع سازد؟

صفات مومن 2

مومن و درایت

رفعت و بزرگی آدم بر مخلوقات به سبب فضیلت علم و دانش است . " و علّم آدم الاسماء کلها ثم عرضهم علی الملائکة فقال انبئونی باسماء هولاء ان کنتم صادقین "
مومن، عالم و عاقل و صاحب درایت است. بین ایمان و علم و عقل رابطه مستقیم وجود دارد. این تصور که انسان در عین جهل و فقدان دانش می تواند مومن باشد توهمی جاهلانه است. پندار ناصوابی که تا حدی شیوع یافته و موجب کم ارج شدن دانش و علم در میان مسلمانان شده است. قرآن خاشع ترین بنده ی خداوند را از صنف دانشمندان و علماء  می داند" انما یخشی الله من عباده العلماء "
آیات فراوانی از قرآن درتشویق و تحریض مسلمانان به تعلیم و تعلم و علم آموزی و تعقل و تدبر است. مسلمانی که به زیور علم و عمل آراسته شده است بر پله ی ایمان پا نهاده است و دانش و عمل به دانسته ها ایمان او را تعمیق می بخشد. یکی از ابعاد ایمان ستیز مومن با جهل و خرافه  است. ساحت ایمان می بایست از لوث توهم و نادانی و خرافه پاک شود. امام علی (ع) می فرمایند: " العاقل یعمل بالدرایات و الجاهل یعمل بالروایات."  عاقل عمل کننده به درایات و جاهل عمل کننده به روایات و گفته هاست.
و در حدیث دیگری می فرمایند : " کونوا درّائین و لاتکونوا روّائین"
شما از جمله کسانی باشید که اهل تعمق ود رایت هستند و از کسانیکه فقط راوی گفتار هستند مباشید. درایت تلاش برای فهم و درک مطالب و راه یافتن به کنه و باطن اشیاء و کشف حقیقت است اما روایت گفتار و حدیثی است که به ظاهر کلام بسنده شده است. آنچه از جهل در اشکال متنوع آن که با خرافات ممزوج است و چهره ی اسلام و زیست مسلمانی را تهدید می کند به دلیل رواج اندیشه ها ی ظاهر گرائی در مسائل دینی است ،خصوصاً که منافع سیاسی گروه ها و احزاب و دسته جات مانع بزرگی در مقابله ی نظام مند با این آفات است. آسیب شناسی تبلیغات و مدیریت فرهنگی موضوع فوری همه ی دلسوزان حوزه ی دینی و مذهبی است و مومن که عقل مجسم است نمی تواند نسبت به انجام منکرات فرهنگی و فراموشی معروفات ساکت باشد.