نفیسی

روزنوشته های احمد نفیسی

نفیسی

روزنوشته های احمد نفیسی

اخلاق مداری موسوی او را در مناظره پیروز کرد

سخنگوی ستاد انتخابات میرحسین موسوی در هرمزگان گفت: پیروز مناظره شب گذشته تنها اخلاق اسلامی و انسانی بود که در رفتار و منش میرحسین موسوی تجلی داشت.

ایلنا:سخنگوی ستاد انتخابات میرحسین موسوی در هرمزگان گفت: پیروز مناظره شب گذشته تنها اخلاق اسلامی و انسانی بود که در رفتار و منش میرحسین موسوی تجلی داشت.
احمد نفیسی در گفتگو با خبرنگار ایلنا در بندرعباس با بیان اینکه رفتار احمدی نژاد در مناظره شب گذشته برخلاف آداب و قوانین مناظره بود افزود: رفتار رئیس دولت برخلاف اخلاق و رفتار و منش ایرانی بود.
وی اضافه کرد: در واقع احمدی نژاد با رفتار خود موجب شد که مردم با همدلی و اتحاد بیشتری در راستای حمایت از میر حسین موسوی برخیزند.
نفیسی بیان داشت: حتی این مناظره موجب شد تا افرادی که قصد شرکت در انتخابات را نداشتند با شوق و اشتیاق بالایی به منظور بر طرف ساختن شرایط امروز جامعه پای صندوق های رای حاضر شوند.
سخنگوی ستاد انتخابات میرحسین موسوی در هرمزگان در ادامه تصریح کرد: متاسفانه زمانی که از زبان یک مسئول رسمی در نظام جمهوری اسلامی شنیده می شود که 26 سال هیچ کاری توسط دولتمردان صورت نگرفته است، مطمئنا دشمنان نظام از این سوژه برعلیه انقلاب استفاده می کنند.
این مقام مسئول در پایان با بیان اینکه بعد از مناظره شب گذشته شور و نشاط خاصی در هرمزگان به وجود آمده است افزود: از شب گذشته تاکنون تعداد مراجعین به ستاد های مردمی موسوی در استان بی نظیر بوده است.
پایان پیام

1388/3/14 - 15:13:52
کد خبر : 57788  



اعلام نظر

مناظره نه مجادله


مناظره‌ای به ابتکار جهاد دانشگاهی بین نمایندگان ستادهای انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری در تاریخ 4 خرداد ماه برگزار شد، که بخش‌هایی از توضیخاتی که در پرسش‌‌ و پاسخ داده شده در زیر ارائه می گردد.

نفیسی (سخنگوی ستاد مهندس میر حسین موسوی)‌ :‌

با تشکر . ببینید دوستان بالآخره در فرهنگ، راه رفته دیگران که به درب بسته خورده‌اند ما نباید برویم، اسلام در شکل ما را مجبور به تبعیت از راه خاصی نکرده است، بلکه کلیات و اهداف را بیان نموده، ‌این ماییم که متناسب با شرایط زیست خودمان، مطابق با قانون باید برنامه داشته باشیم.

ببینید دوستان در حوزه سینمای افتباس دو فیلم ساخته شد یکی راز داوینچی، یکی آخرین وسوسه مسیح.

آخرین وسوسه مسیح نوشته کازانتازاکیس هست که زوربای یونانی آن‌را نوشته و فیلمش را هم آنتونی کویین بازی کرده و خیلی هم مشهور شد. مسیح بازمصلوب را هم ایشان نوشته. راز داوینچی هم ممکن است برخی دوستان دیده باشند یا کتابش را خوانده باشند. فیلم آخرین وسوسه مسیح که مرحوم دکتر شریعتی راجع به کازانتازاکیس یک جمله خیلی زیبایی دارد. ایشان آن زمان وزیر معارف یونان بوده، وزیر سابق البته گرایشات چپ‌گرایانه دارد. وقتی فیلم روی پرده سینما رفت در لندن،‌ عده‌ای تندرو و افراطی رفتند و آنجا را آتش زدند، اما دولت فیلم را توقیف نکرد. پاپ و دستگاه کلیسا به شدت با این فیلم مخالف بود، کما این‌که با راز داوینچی هم مخالف است آن‌هم به شدت. اما ببینید دوستان، هر جامعه‌ یک سری مرزهای اخلاقی و ارزشی و اصول برای خودش قائل هست؛ آن نباید مانع بشود از این‌که ما بخواهیم برخوردمطابق باقانون  بکنیم. الآن در همین اسرائیل، یک گروه بسیار افراطی وجود دارد، جمعیت بسیار تندروی یهودی هستند. حمله می‌کنند، سی‌دی‌ها را خرد می‌کنند، برخورد می کنند با لباس زنان و مسائل به این شکل. موارد اینجوری در جوامع هست، اما دولت‌ها وظیفه دارند قوانین موجود که در دفاع از حقوق مؤلفین، سینماگران و هنرمندان هست آن‌ها را رعایت کنند و اگر ایرادی هست آن‌ها را اصلاح کنند. ما نظرمان این است که این راه،‌ راهی که دولت بخواهد برای همه‌چیز نسخه بپیچد این راه، راه صحیحی نیست. اصلا ً بحث این دولت و آن دولت نیست. الآن چرا ممکن است برخی از دوستان انتقاد داشته باشند کما این‌که به آن اشاره هم کردند و به حق هم هست. برخوردهای شدیدتری شده که به آن اشاره شد. ولی کلا ً باید حوزه فرهنگ را از این قید و بندهای دستوری و بخش‌نامه‌ای آزاد کنیم، اجازه بدهیم آن فضا فرهنگی باشد و در یک فضای آزاد هنرمندان، تولیدات خودشان را داشته باشند، بگذاریم مردم هم قضاوت کنند. نگوییم که توهین به دین اسلام می‌شود بالاترین توهین به دین اسلام همین الآن دارد اتفاق می افتد. توهین نیست وقتی ارزش‌هایی که ریشه در ما دارد الآن دارد چوب حراج می ‌خورد. بحث این است، مشکل اینجاست. چرا آن‌را می‌بینیم، این‌را نمی‌بینیم؟ بلآخره اگر قرار است ریشه‌یابی کنیم باید به این نکات هم توجه کنیم. ما باید ببینیم این سیستم فشل است، این سیستم نمی‌تواند جوابگو باشد،‌ که باید اصلاح شود. با بخش‌نامه و دستور نه کسی مؤمن می‌شود و نه کسی با حجاب می شود و نه اصلا ً کسی این‌گونه به بهشت می رود!

سؤال : نظر شما راجع به سانسور چیست؟ :

در شرایط موجود پرداختن به موضوع سانسور موضوعیت خودش را از دست داده است و بلا موضوع شده است.

چه کسی به ما حق داده است که ما به عنوان مدیر اجرایی در ارشاد مشخص کنیم مردم چه کتابی بخواننند چه نخوانند؟! مگر ما نماینده خداوند هستیم؟ ما نهایت کارمندی هستیم که باید در چارچوب قانون رفتار کنیم. مشکل ما اینست که در همین چارچوب قانون هم سلیقه ای عمل ‌‌می‌کنیم، فیلمی که مجوز داشته جلویش را می‌گیریدٰ، کتابی که در همین نظام جمهوری اسلامی چاپ شده جلویش را می‌گیرید تبدیل می‌شود به کارتن و مقوا!"

وی در ادامه به مشکل فیلم علی سنتوری پرداخت : ‌"یک نمونه از فیلم‌هایی که دچار مشکل شد علی سنتوری بود؛‌ چرا بعد از این‌که مجوز نمایش داشت جلویش را گرفتیم؟ چون من مثلا ً از یک تکه از فیلم خوشم نیامد! من چه کاره‌ام؟! من یک کارمند هستم، باید در چارچوب قانون رفتار کنم. بدتر این‌که چرا من توبیخ نمی‌شوم به دلیل برداشت‌های شخصی از قانون؟!"

سؤال :منظور از این‌که حوزه علمیه نباید دولتی باشد چیست؟

ببینید از قدیم هم علمای شیعه،‌ اعتقاد داشتند حوزه‌های علمیه باید استقلال خودشان را حفظ کنند. این‌که ما بیاییم با بودجه دولت، حوزه علمیه تشکیل دهیم، طلبه دولتی تربیت کنیم یک عده‌ای مخالفند، کما این‌که در حوزه‌های شیعه یک عده قائل به تفکیک دین از سیاست هستند و معتقدند عالم نباید دخالت کند در سیاست، همین الآن هم این اندیشه هست؛ بزرگترین نمادش هم در عراق است. در مقابلش هم یک عده آن‌طور رفتار می‌کنند.

این وسط ممکن است یک سؤال پیش بیاید. خب اگر نظام جمهوری اسلامی است،‌ روحانیت وابسته به همین نظام نیست، از این دولت مگر جداست؟ نه جدا نیست، اما میزان دخالت را باید دید تا چه اندازه است، و چقدر باید باشد. کاری نباید بکنیم مرجعیت به صورت عام و روحانیت و حوزه‌ها زیر سؤال برود.

جمع‌بندی :

از دست‌اندرکاران جلسه تشکر می‌کنم. همین‌طور از دوستان که در یک فضای خیلی خوب حرف‌ها را شنیدند و طبیعی است که ما نیامده‌ایم اینجا تبلیغ این‌را داشته باشیم که حتما ً یک عده بیایند به کاندیدای ما رأی بدهند. این فضا برای این کار نیست. برای این کار بیرون جلسه داریم و حسابی هم صحبت و سخن داریم. اینجا بیشتر بحث مناظره بود. گفتم که مبنای مناظره این آیه قرآن است که :‌ "فبشر عبادی الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه" قول‌ها را آدم می‌شنود، می اندیشد و بهترین را انتخاب می‌کند. جدل هم نیست که حتما ً الزام داشته باشیم که طرف حرف من را قبول کند. بالآخره فرصت محدودیست، همه حرف‌ها را نمی‌شود زد. من از همه عزیزان تشکر می‌کنم، هم‌چنین دست‌اندرکاران جلسه. خیلی ممنون و متشکر.

میرمحسن کروبی نژاد

میرمحسن کروبی نژاد

الف ـ فصل انتخابات در جمهوری اسلامی فقط برای سیاست ورزان جالب توجه نیست تقریبا تمامی کشور درگیر آن می شود البته شاید به وسعت تاثیرگذاری مراسم حج تمتع در کشور عربستان نباشد که یک ماه همه چیز را تحت الشعاع خود قرار می دهد ولی بزرگترین واقعه سیاسی اجتماعی کشور ماست که به طور متوسط هر سال شاهد آن هستیم. از میان کسانیکه این حوزه برای آنها جذابیت دارد دسته ایی از سیاستمداران هستند که من تعبیر مناسبی برای نامگذاری آنان نیافتم ممکن است به آنان «منافق سیاسی» گفته شود یا مثلاً تعبیرهای دیگر که نمی شود به راحتی روی کاغذ آورد ولی مودبانه ترین واژه همان «فرصت طلب» است پس به جای پرداختن به اسم و نام باید به رسم و آداب آنها اشاره شود. فرصت طلب مانند تیزآب است اسیدی که هرچیز را در خود حل می کند. فرصت طلب نیز با نفوذ در جریانهای اصیل سیاسی و یا فرهنگی اجتماعی همه ارزشهای انسانی را دگرگون می کند.

شاید برای ما مردم ایران همیشه نمونه هایی از قرن اول اسلام مثال زده می شود که چطور در عصر اموی ها فرزند زاده پیامبر یعنی امام حسین (ع) به تیغ جفای خلافت به اصطلاح اسلامی به شهادت می رسد دلیل آن همان چیزی است که از آن به عنوان «پدیده نفوذ» یاد می شود یعنی نفوذ از روی برنامه و با حساب و کتاب جمعی فرصت طلب که به دنبال تحقق اهداف خود پس از پیروزی اسلام در عربستان بودند.

این مساله هر جایی که قدرت و ثروت باشد وجود دارد در تمامی انقلابات و نهضت هایی که در دو قرن اخیر در دنیا واقع شده است پدیده نفوذ و فرصت طلبان نیز با آنان همراه بوده است اگر فرصتی باشد شاید بعدها در مقاله جداگانه ای نمونه هایی از آن بیان خواهد شد بحث ما حضور فرصت طلبان در ستادهای انتخاباتی است.

ب ـ فرصت طلب یک انسان جاه طلب و سودجود و مادی است البته ممکن است ظواهر مذهبی نیز داشته باشد ولی هدف اصلی او رسیدن به قدرت و ثروت است. نحوه و شرایط رسیدن به آن هدف نیز برای وی مهم نیست. مواضع روشنی ندارد معلوم نمی شود موافق چیزی است یا مخالف آن است طوری رفتار می کند که نه سیخ بسوزد نه کباب. شعار او اینست که آهسته برو آهسته بیا که گربه شاخت نزند نوکرمآب است در مقابل صاحب قدرت همیشه تسلیم است. چاپلوس است عافیت طلب و راحت طلب است هیچ گونه توکل و اعتمادی به خداوند ندارد فوق العاده ترسو است، خبرچین و اهل خدعه و نیرنگ است به همان میزان که احساس حقارت می کند در ظاهر خود برتربینی دارد دروغگو است و مانند پاندولهای ساعت بین چپ و راست در حرکت است از موضعگیری قاطع پرهیز می کند از ابراز آنچه سرانجامش معلوم نیست پرهیز می کند بر ضد دشمنان و یا به نفع دوستان سخن موثر و روشنی ندارند در عمل نیز همینگونه رفتار می کنند اینها کسانی هستند که وقتی از آنها سوال شود به چه کسی رای می دهید می گویند میرمحسن کروبی نژاد.