نفیسی

روزنوشته های احمد نفیسی

نفیسی

روزنوشته های احمد نفیسی

مصاحبه منتشرشده ندای هرمزگان

کد خبر : 10075 تاریخ : چهارشنبه 27 بهمن 1389 شماره روزنامه : 1625
2011 سال پایان حکومت های استبدادی است؟
 
وقوع تحولات اجتماعی در دو کشورمهم عربی خاورمیانه(تونس و مصر) اگرچه به انقلاب شبیه می کنند ولی تنش های حاصل از این تحولات در منطقه زلزله یی را بوجود آورده است که باید منتظر ماند و دید چه تغییرات شگفت آوری را در پی خواهد داشت که به عنوان انقلاب واقعی آن را در تحلیل های صاحب نظران جستجو کرد. استاد نفیسی از تحلیل گران استان نیز تاکنون پیرامون این رخداد ها و به ویژه تحولات مصر تفسیرهایی ارایه داده است که پیش از این نیز در روزنامه ندای هرمزگان به چاپ رسیده است و در پی در خواست خوانندگان محترم برای پرداختن بیشتر به موضوع تحولات مصر که شاخص با ثبات ترین حکومت های عربی به خاطر داشتن بزرگترین ارتش خاورمیانه محسوب می شد با ایشان مصاحبه یی انجام داده ایم که در زیر می خوانید. س- چرا نهضت مردم مصر در کانون توجهات قرار گرفته است ؟ ج- مصر همیشه در جغرافیای اسلامی تاثیر گذار بوده و هست. همچنین تنها کشور بزرگ اسلامی عربی است که با اسرائیل مرز مشترک دارد، لذا مواضع آنان در مورد فلسطین اشغالی برای مسلمانان،اعراب و جهان غرب و اسرائیل بسیار مهم است . از طرفی در جهان امروز که دهکده ی جهانی است همه چیز در تاثیر و تاثر متقابل است و با توجه به پیشرفت تکنولوژیک و فن آوریهای ارتباطی در حوزه ی مدیا شاید تحولات مصر با سرعت بیشتری از تاثیرات پیروزی انقلاب اسلامی ایران منطقه را متحول سازد کما اینکه امروز سخن از دمینوی تحولات و تغییر زده می شود . س- حکومت جدید مصر چگونه خواهد بود ؟ ج- این مسئله مربوط به آینده است و هیچکس نمی تواند با قاطعیت آنرا پیش گوئی کند. فاکتورها و متغیرهای زیادی در شکل گیری دولت آینده ی مصر موثر است لذا باید منتظر ماند تا بدانیم اراده ی ملت مصر بر چه چیزی تعلق خواهد گرفت ،طبیعی است انتخاب آنها مورد احترام همه است . س- آیا حکومت آینده ی مصر می تواند اسلامی باشد؟ ج- این گزینه نیز یکی از امکانهای موجود در صحنه ی سیاسی مصر است ولی هیچ چیز قطعیت ندارد از طرفی وقتی صحبت از اسلامی بودن می شود باید به تفاوتها توجه شود، ممکن است مسئله با آنچه در ذهن ما وجود دارد کمی متفاوت باشد . س- این تفاوت در چیست؟ ج- در فقه سیاسی شیعی منبع مشروعیت تابع این معادله است که حکومت حق امام معصوم است و در زمان غیبت امام (عج) این حق به روحانیت منتقل می شود که همان ولایت فقیه است، این اندیشه ی غالب و اکثریت است . اما در میان سازمانها و تشکلها و جریانات اسلامگرای غیر شیعی صرف نظر از دیدگاههای تاریخی و نادیده گرفتن اندیشه هائی که هر حاکمی را ولی امر می پندارد آنچه فعلاً مرسوم است اینست که هر شخصی خارج از صنف روحانیون می تواند این رسالت را پی گیری کند، کما اینکه بسیاری از موسسین، مرشد،دبیرکل و اعضای موثر احزاب ،سازمانها و تشکلهای اسلامگرا غیر روحانی و فارغ التحصیلان رشته های فنی مهندسی، پزشک و یا دانش آموخته های رشته های علوم انسانی هستند. مثلاً بن لادن دانش آموخته ی رشته ی بازرگانی ، دکتر ایمن الظواهری پزشک، دکتر راشد الغنوشی تونسی، فلسفه از سوربون پاریس، دکتر حسین محمود دبیر کل کنونی اخوان مصر فارغ التجصیل رشته ی فنی ،دکتر عبدا.. رمضان رشته فنی از دانشگاهی در آمریکا و این لیست به همین نحو در تشکلهای حماس - جهاد اسلامی – اخوان المسلمین و جبهه نجات الجزایر،القاعده و غیره می تواند باشد . بله فتوی و مواضع جانبدارانه ی شیخ یوسف القرضاوی یا حضور شیخ احمد المحلاوی و یا شیخ حافظ سلامه یا شیوخ الازهر و ائمه ی جمعه و جماعت در راهپیمائیهای مردم مصر این فائده را داشته که عده ائی رئیس جمهور مصر حسنی مبارک را ولی امر می دانستند و حرکت علیه او را خروج علیه ولی امر و حرام می پنداشتند. حرکت روحانیون این شبهه را برطرف می کند . ولی نباید فراموش کنیم که در مصر تعیین رئیس الازهر با رئیس جمهور و تعیین ائمه جمعه و جماعت از طریق دولت صورت می گیرد . قبلاً در مقاله ائی منشتر شده در همین روزنامه مسئله با تفصیل بیشتری مورد بحث قرار گرفته است در همین راستا در کشور همسایه خودمان ترکیه، دولتی برسرکار است که مدعای اسلامی بودن دارد در حالیکه رئیس جمهور و نخست وزیر و اعضای دولت و چهره های اصلی حزب حاکم غیر روحانی هستند . نکته ی مهم دیگر اینست که در طرح اسلامی شدن دولت مصر یک خطر بالقوه نیز نهفته است . س- این خطر به نظرشماچیست؟ قبلاً در مقاله ائی تحت عنوان خاورمیانه ی جدید در روزنامه ندا...این موضع مبسوط بیان کرده ام، اما چکیده ی مسئله اینست که طرح آمریکائی اسرائیلی خاورمیانه ی جدید بر دو پایه ی نزاع مذهبی و قومی بناشده است، آنان می خواهند با کمک جریانات تندرو و افراطی اسلامی هم به « اسلام هراسی»در جهان دامن بزنند وهم از این حربه برای شعله ور ساختن نزاعهای مذهبی و قومی و رواج برادر کشی و انتشار نفرت و راه اندازی جنگ صفویه و عثمانی منطقه را درگیر بی ثباتی کنند. آنها تور بزرگی پهن کرده اند که خیلی ها ممکن است در آن گرفتار شوند . جنگ نرم آنها در منطقه پاتک امنیتی ، اطلاعاتی ، تبلیغاتی است و متاسفانه ممکن است عده ائی به دلیل عدم تحلیل صحیح مسئله ناخواسته امداد رسانی کنند. لذا در شرایط کنونی اسلام خواهی درمصر مانند یک شمشیر دو دم و دو لبه است و باید هر دو روی این سکه را دید . این شعاری است که ممکن است ازمنابع مختلفی تغذیه شود، بایداین تفاوتهادرتحلیلهای مامدنظرقرارگیرد. س- تحلیل مواضع آمریکا در مسئله مصر چگونه است ؟ ج- آمریکائیها تاکنون 5 تا 6 بار مواضع خود را تغییر داده اند، شاید یکی از علل آن غافلگیرانه بودن حرکت مردم مصر و سرعت حوادث باشد. از طرفی آنها نمی خواهند فضای سیاسی مصر ضد آمریکائی شود و یا مثل پیروزی انقلاب اسلامی ایران آچمز شوند. لذا با کارتهای مختلفی بازی خود را پیش می برند و اگر بتوانند عمر سلیمان را حفظ کنند با کمترین تلفات یعنی آل مبارک، شاید موفق شوند بخشی از خواسته های خود را در مصر محقق سازند. یکی از مهمترین خواسته های آنان نجات قرارداد صلح کمپ دیوید است، از طرفی آنان می دانند انقلاب مصر شمارش معکوس برای اسرائیل و دیکتاتورهای منطقه است و تشکیل حکومتهای مردمی و دمکرات درمنطقه به گسترش اسلام اعتدال گرا ومیانه یاهمان جریان «الوسط»و رواج عدالت اجتماعی و توسعه و پیشرفت مردم خاورمیانه کمک فراوانی خواهد کرد و در این میان بازنده اصلی ماجرا اسرائیل و آمریکا ودیکتاتورها ومستبدین خواهند بود. لذا آنان سعی خواهند کرد با کارت افراطی گری و جریانات تکفیری و امثال آنها نمونه ی مدل عراقی از لحاظ گسترش نا امنی و ترس و وحشت را دنبال کنند. اما همه چیز به مردم و جوانان مصر بستگی دارد. فرار مبارک در 22 بهمن را باید به فال نیک گرفت زیرا حرکت آزادیخواهانه و آگاهی بخش برگشت ناپذیر است . جوهر ضد استبدادی حرکت مردم مصرچیزی است که حداقل به دیگر نقاط خاور توسعه خواهد یافت. س- حوادث آینده ،کشورمصر را به کدام سمت خواهد برد؟ ج- فعلاً ارتش مصر که مواضع بسیار حکیمانه داشته و توانسته است اعتماد مردم مصر را جلب کند. همین مسئله هزینه های طرفین نزاع را به حداقل رسانده است. ولی سرعت حوادث به گونه ائی است که شاید تا زمان چاپ روزنامه ما اخبار غافلگیر کننده یی بشنویم! سال 2011 میلادی سال غافلگیری در خاورمیانه است و باید هر لحظه منتظر اخباری ازنوع آنچه در مصر اتفاق افتاده درکشورهای دیگر نیز بود. حادثه غافلگیرکننده بعدی از کجا خواهیم شنید؟ باید منتظر ماند و شنید.

انقلاب مصر و شمارش معکوس(مصاحبه باندای هرمزگان)

س- چرا نهضت مردم مصر در کانون توجهات قرار گرفته است ؟
ج- مصر همیشه در جغرافیای اسلامی تاثیر گذار بوده و هست همچنین تنها کشور بزرگ اسلامی عربی است که با اسرائیل مرز مشترک دارد لذا مواضع آنان در مورد فلسطین اشغالی برای مسلمانان،اعراب و جهان غرب و اسرائیل بسیار مهم است . از طرفی در جهان امروز که دهکده ی جهانی است همه چیز در تاثیر و تاثر متقابل است و با توجه به پیشرفت تکنولوژیک و فن آوریهای ارتباطی در حوزه ی مدیا شاید تحولات مصر با سرعت بیشتری از تاثیرات پیروزی انقلاب اسلامی ایران منطقه را متحول سازد کما اینکه امروز سخن از دمینوی تحولات و تغییر زده می شود .
س- حکومت جدید مصر چگونه خواهد بود ؟
ج- این مسئله مربوط به آینده است و هیچکس نمی تواند با قاطعیت آنرا پیش گوئی کند. فاکتورها و متغیرهای زیادی در شکل گیری دولت آینده ی مصر موثر است لذا باید منتظر ماند تا بدانیم اراده ی ملت مصر بر چه چیزی تعلق خواهد گرفت ،طبیعی است انتخاب آنها مورد احترام همه است .
س- آیا حکومت آینده ی مصر می تواند اسلامی باشد؟
ج- این گزینه نیز یکی از امکانهای موجود در صحنه ی سیاسی مصر است ولی هیچ چیز قطعیت ندارد از طرفی وقتی صحبت از اسلامی بودن می شود باید به تفاوتها توجه شود ممکن است مسئله با آنچه در ذهن ما وجود دارد کمی متفاوت باشد .
س- این تفاوت در چیست؟
ج- در فقه سیاسی شیعی منبع مشروعیت تابع این معادله است که حکومت حق امام معصوم است و در زمان غیبت امام (عج) این حق به روحانیت منتقل می شود که همان ولایت فقیه است این اندیشه ی غالب و اکثریت است . اما در میان سازمانها و تشکلها و جریانات اسلامگرای غیر شیعی صرف نظر از دیدگاههای تاریخی و نادیده گرفتن اندیشه هائی که هر حاکمی را ولی امر می پندارد آنچه فعلاً مرسوم است اینست که هر شخصی خارج از صنف روحانیون می تواند این رسالت را پی گیری کند کما اینکه بسیاری از موسسین، مرشد،دبیرکل و اعضای موثر احزاب ،سازمانها و تشکلهای اسلامگرا غیر روحانی و فارغ التحصیلان رشته های فنی مهندسی، پزشک و یا دانش آموخته های رشته های علوم انسانی هستند.
مثلاً بن لادن دانش آموخته ی رشته ی بازرگانی ، دکتر ایمن الظواهری پزشک، دکتر راشد الغنوشی تونسی، فلسفه از سوربون پاریس، دکتر حسین محمود دبیر کل کنونی اخوان مصر فارغ التجصیل رشته ی فنی ،دکتر عبدا.. رمضان رشته فنی از دانشگاهی در آمریکا و این لیست به همین نحو در تشکلهای حماس - جهاد اسلامیاخوان المسلمین و جبهه نجات الجزایر،القاعده و غیره می تواند باشد . بله فتوی و مواضع جانبدارانه ی شیخ یوسف القرضاوی یا حضور شیخ احمد المحلاوی و یا شیخ حافظ سلامه یا شیوخ الازهر و ائمه ی جمعه و جماعت در راهپیمائیهای مردم مصر این فائده را داشته که عده ائی رئیس جمهور مصر حسنی مبارک را ولی امر می دانستند و حرکت علیه او را خروج علیه ولی امر و حرام می پنداشتند حرکت روحانیون این شبهه را برطرف می کند . ولی نباید فراموش کنیم که در مصر تعیین رئیس الازهر با رئیس جمهور و تعیین ائمه جمعه و جماعت از طریق دولت صورت می گیرد . قبلاً در مقاله ائی منشتر شده در همین روزنامه مسئله با تفصیل بیشتری مورد بحث قرار گرفته است در همین راستا در کشور همسایه خودمان ترکیه، دولتی برسرکار است که مدعای اسلامی بودن دارد در حالیکه رئیس جمهور  و نخست وزیر و اعضای دولت و چهره های اصلی حزب حاکم غیر روحانی هستند . نکته ی مهم دیگر اینست که در طرح اسلامی شدن دولت مصر یک خطر بالقوه نیز نهفته است .
س- این خطر به نظرشماچیست؟

قبلاً در مقاله ائی تحت عنوان خاورمیانه ی جدید در همین روزنامه همین موضع مبسوط بیان شده است اما چکیده ی مسئله اینست که طرح آمریکائی اسرائیلی خاورمیانه ی جدید بر دو پایه ی نزاع مذهبی و قومی است آنان می خواهند با کمک جریانات تندرو و افراطی اسلامی هم به " اسلام هراسی"در جهان دامن بزنند هم از این حربه برای شعله ور ساختن نزاعهای مذهبی و قومی و رواج برادر کشی و انتشار نفرت و راه اندازی جنگ صفویه و عثمانی منطقه را درگیر بی ثباتی کنند.
آنها تور بزرگی پهن کرده اند که خیلی ها ممکن است در آن گرفتار شوند . جنگ نرم آنها در منطقه پاتک امنیتی ، اطلاعاتی ، تبلیغاتی است و متاسفانه ممکن است عده ائی به دلیل عدم تحلیل صحیح مسئله ناخواسته امداد رسانی کنند. لذا در شرایط کنونی اسلام خواهی درمصر مانند یک شمشیر دو دم و دو لبه است و باید هر دو روی این سکه را دید . این شعاری است که ممکن است ازمنابع مختلفی تغذیه شودبایداین تفاوتهادرتحلیلهای مامدنظرقرارگیرد.
س- تحلیل مواضع آمریکا در مسئله مصر چگونه است ؟
ج- آمریکائیها تاکنون 5 تا 6 بار مواضع خود را تغییر داده اند شاید یکی از علل آن غافلگیرانه بودن حرکت مردم مصر و سرعت حوادث باشد از طرفی آنها نمی خواهند فضای سیاسی مصر ضد آمریکائی شود و یا مثل پیروزی انقلاب اسلامی ایران آچمز شوند.
لذا با کارتهای مختلفی بازی خود را پیش می برند و اگر بتوانند عمر سلیمان را حفظ کنند با کمترین تلفات یعنی آل مبارک شاید موفق شوند بخشی از خواسته های خود را در مصر محقق سازند یکی از مهمترین خواسته های آنان نجات قرارداد صلح کمپ دیوید است از طرفی آنان می دانند انقلاب مصر شمارش معکوس برای اسرائیل و دیکتاتورهای منطقه است و تشکیل حکومتهای مردمی و دمکرات درمنطقه به گسترش اسلام اعتدال گرا ومیانه یاهمان جریان "الوسط"و رواج عدالت اجتماعی و توسعه و پیشرفت مردم خاورمیانه کمک فراوانی خواهد کردو در این میان بازنده اصلی ماجرا اسرائیل و آمریکاودیکتاتورهاومستبدین خواهند بود لذا آنان سعی خواهند کرد با کارت افراطی گری و جریانات تکفیری و امثال آنها نمونه ی مدل عراقی از لحاظ گسترش نا امنی و ترس و وحشت را دنبال کنند اما همه چیز به مردم و جوانان مصر بستگی دارد فرار مبارک در 22 بهمن را باید به فال نیک گرفت حرکت آزادیخواهانه و آگاهی بخش برگشت ناپذیر است .جوهرضداستبدادی حرکت مردم مصرچیزی است که توسعه خواهدیافت. .
س- حوادث آینده ،کشورمصر را به کدام سمت خواهد برد؟
ج- فعلاً ارتش مصر که مواضع بسیار حکیمانه داشته توانسته است اعتماد مردم مصر را جلب کند همین مسئله هزینه های طرفین نزاع را به حداقل رسانده است ولی سرعت حوادث به گونه ائی است که شاید تا زمان چاپ روزنامه ما اخبار غافلگیر کننده بشنویم .
سال 2011 میلادی سال غافلگیری در خاورمیانه است .بایدمنتظراخباری ازنوع آنچه درمصراتفاق افتاده درکشورهای دیگرنیزبود.حادثه غافلگیرکننده بعدی ازکجاخواهیم شنید؟

سرقت انقلاب ـ غارت ملت

وقتی در دهه ی 50 میلادی افسران آزاد مصر به رهبری جمال عبدالناصر قدرت را در مصر به دست گرفتند، معترف بودند که متاثر از حرکت مردم ایران در نهضت ملی کردن نفت هستند.حالا در دهه ی دوم قرن 21 میلادی بار دیگر شاهد تاثیر پذیری مردم مصر از ملت ایران هستیم. آنچه در این نیم قرن گذشته است، مشابهت های رویدادها در خاورمیانه است. دیکتاتورها از هم آموخته اند و آزاده گان مردم محور نیز تجربیات مشترکی داشته اند.محمدحسنین هیکل در کتابی تحت عنوان «خریف الغضب» پاییز خشم به تحلیل روانشناختی دیکتاتور انور سادات می پردازد و اینکه چگونه انقلاب یک ملت به سرقت رفت. این کتاب که به فارسی ترجمه شده است خواندنی است.مردم مصر بار دیگر تحسین جهانیان را برانگیخت، نیل خروشان شده و مردم از خاکستر تحقیر و روابط غیرانسانی یک جامعه ی استبداد زده عبور کرده اند، هویت خود را باز یافته اند. همانطور که در نوشته های قبلی گفته شد حالا همه چیز به مردم خصوصاً جوانان مصری برمی گردد.سناریوهای نظام مصر علیه خیزش مردم، بازی در میدان مردم و احزاب و سیاستمداران است تا با ایجاد تفرقه در صفوف مردم و برخورد نمایشی قضایی با بعضی عوامل رژیم از جمله چند وزیر و وکیل و مسدود کردن حسابهای مالی آنها و ایجاد وحشت و ترس بین مردم با حمله ی دسته های چماقدار، لباس شخصی شترسوار معروف به «البلطجیه» و تبلیغ استقرار فضای ناامنی و مدل عراقی در مصر، مردم را خسته و گام به گام آنها را وادار به عقب نشینی کند. آنچه امروز در مصر جریان دارد نه آنگونه که عده ای تضاد مدرنیته و سنت نامیده اند می باشد و نه مردم خواهان استقرار مدلهای بنیادگرایانه ی افراطی دینی هستند. مردم در حوزه ی تضاد طبقات محروم و گروه نخبه ی چپاولگر دولتی راهی به سوی عدالت اجتماعی می جویند. مصر احساس کرده است به یغما رفته است و حالا باید غارت ملت متوقف شود. براساس گزارش سازمان توسعه  ی انسانی وابسته به سازمان ملل متحد در سال 2007 میلادی در سفره 2/51 درصد از مردم مصر گوشت و ماهی وجود ندارد. 33 درصد مردم قادر به خرید میوه نیستند. 8/58 درصد مردم دو وعده در روز غذا می خورند. 61 درصد از فقرا باقلا و عدس تنها غذای آنهاست. بیش از یک میلیون نفر در قبرستانها زندگی می کنند. فساد، فحشا، ناامنی، بیکاری و پیامدهای آن از حد تصور خارج است.کشوری که در زمان ناصر بدهی خارجی نداشته است حالا 49 میلیارد دلار بدهی خارجی دارد. تصور کنید چگونه یک ملت توسط آل مبارک و اعوان و انصار و حزب حاکم غارت شده است.بنابر گزارش روزنامه الاهرام مصری و تحقیقات بخش اقتصادی دفتر مطالعات سیاسی و استراتژیک آن موسسه و روزنامه های گاردین، شبکه ی ای بی سی و الجزیره ثروت خاندان مبارک شامل پدر و همسر و دو فرزند 50 میلیارد دلار آمریکایی معادل 275 میلیارد جنیه مصری است. ثروت نقدی مبارک در بانک های اروپایی در سال 2001 میلادی 10 میلیارد دلار و هم اکنون حدود 15 میلیارد دلار است.سوزان مبارک همسر وی بین 3 الی 5 میلیارد ثروت نقدی و چندین خانه و مستغلات در پایتخت های اروپایی و شهر دبی دارد.جانشین مبارک که تاج خود را از دست رفته می بیند ثروتی در حدود 17 میلیارد دلار دارد. و فرزند دیگر مبارک ثروت 8 میلیارد دلاری به همراه دو هواپیمای خصوصی و یک کشتی تفریحی شاهانه دارد که قیمت یکی از آنها حدود 60 میلیون یورو است.چگونه فرزند یک کشاورز فقیر که افسر نیروی هوایی مصر بوده سپس به فرماندهی این نیرو رسیده و معاون رییس جمهور شده است و باحقوقی 1000 جنیه یا پوند مصری حدوداً کمتر از 200 دلار آمریکایی در ماه به چنین ثروت هنگفتی دست یافته ست.بنابر مطالعات دقیق موسسه اقتصادی روزنامه ی معتبر الاهرام از زمان ریاست جمهوری مبارک در سال 1981 تاکنون در بهترین وضعیت بر اساس قانون کار کشور مصر در صورتی که مبارک حقوق و همه ی مزایای مالی پست ریاست جمهوری که ماهانه تقریباً 4750 پوند مصری بوده در تمام 30 سال ریاست خود که 360 ماه است پس انداز کرده باشد و یک فلس از آن و یک سنت از آن خرج نکرده باشد ثروت او باید 000/710/1 پوند مصری در حدود 300 هزار دلار معادل 300 میلیون تومان خودمان باشد، پس ثروت بالای 50 میلیارد دلار از کجا آمده است؟ خدا رحمت کند قانون از کجا آوردی؟ سادات با اجرای سیاست درهای باز و مبارک با اجرای نسخه ی سیاست تعدیل اقتصادی توصیه ی بانک جهانی و صندوق بین المللی پول، اقتصاد ملی مصر را نابود و آنرا تبدیل به زائده ی اقتصاد انگلی سرمایه داری جهانی ساخت و نتیجه ی آن فقر، خشونت، تنفر و انفجار کنونی است.فقر و تضاد طبقاتی و استبداد و سرکوب و تحقیر و نادیده گرفتن مردم، تقلب د رانتخابات مجلس در سال 2010 میلادی از جمله عوامل این خیزش است. حالا مردم می خواهند انقلاب به سرقت رفته ی خود را باقرائت جدیدپس بگیرند و بر غارت و چپاول نقطه ی پایانی بگذارند.
«
ولا تحسبن الله غافلا عما یعمل الظالمون»