نفیسی

روزنوشته های احمد نفیسی

نفیسی

روزنوشته های احمد نفیسی

صندوقچه ی مهر و موم شده

حضرت علی (ع) پس از ضربت خوردن در بستر شهادت ضمن سخنانی، فرمودند: « من  مدتها تحقیق کردم که راز پنهان مرگ یا وقت مرگ را بدانم، ولی خداوند نخواست و این راز از من مخفی نگاه داشت.» خطبه 128 نهج  البلاغه
اسرار و مجهولات جهان نسبت به دانش ما چنان زیاد است که علوم مانند یک کتاب کم حجم و نادانیهای ما همانند یک کتابخانه ی بزرگ است.
با همه پیشرفت علمی و گسترده گی حوزه ی تکنولوژی و توسعه و تمدن، وجود انسان بزرگترین مجهولی است که مانند صندوقچه ی مهر و موم شده ائی در هاله ائی از واقعیت و رویا پیچیده شده است. یکی از ویژگی های اساسی در انسان تغییرات مستمر و مداوم شخصیت است . گاهی تغییر و تحولات شخصیت فرد را به ضد خود تبدیل می کند تا جائیکه وی برای خود و اطرافیان ناشناخته می نمایاند و موجب تعجب و سردرگمی می شود.
قدرت و ثروت مانند تیزاب صاحبان خود را دستخوش تغییرات عمیق می سازد و همانند یک معادله درعلم شیمی است که شی ء را به چیز دیگر تغییر می دهدوسنتزجدیدی خلق می کند. بی توجهی به این موضوع در تحلیلهای سیاسی تحلیلگر را دچار بن بست می سازد.
با نگاه ایستائی هیچگاه به کنه واقعیتها پی نخواهیم برد لذا مرتباً با تعجب می پرسیم چرا ؟ معمولاً سیاستمداران اسیر مقتضیات قدرت و ثروت هستند و برای تثبیت و تداوم موقعیتهای کسب شده دست به اعمال و اتخاذ مواضعی می زنند که باشعارهاوتصویری که ازخود درجامعه ساخته اند درتضاداست. گاهی مانند قهرمان داستان فاوست حتی حاضر به بردگی شیطان می شوند در چنین شرایطی ایجاد هر نوع رفتاری از آنان محتمل است . تعداد بسیار اندکی از مردان و یا زنان اهل سیاست هستند که به ارزشها و اصول خود متعهد و پایبند می مانند ،در مورد اکثریتی از آنان اعمال قانون و نظارت عمومی در پناه آزادی مطبوعات و بیان می تواند تا حد زیادی راهگشا باشد، عالیترین وجه ظهور و نمود امر به معروف و نهی از منکر که از آموزه های دینی است.
بنابراین از فساد مالی و اخلاقی تعدادی از بی ریشه های بی شخصیت در حوزه ی سیاست نباید متعجب شد آنان قدرت و صلابت قانون را ندیده اند و با خیالی آسوده قدرت و ثروت را بسان طعمه ائی پنداشته اند و سوء استفاده از آن را زرنگی نامیده اند " کل یعمل علی شا کلته "
کمی به خود بیائیم و ببینیم که این مار دو سر با دیگران چه کرده است و با ما ممکن است چه کند؟
مانند مولایمان در راز و اسرار مرگ بیندیشیم شاید قلب ما نیز بیدار شود.
گوییا باور نمی دارند روز داوری    کاین همه قلب و دغل در کار داور می کنند

پوست موز

از جنبه های مهم در بیداری مردم خاورمیانه نقش اقتصاد در برانگیخته شدن مردم است. همانطور که قبلاً در تحلیل حوادث و رویدادهای مردم تونس و مصر بیان شد، فقر و بیکاری و چپاول سازماندهی شده ی منابع مالی توسط سردمداران حاکم و اعوان و انصار آنها و تضاد طبقانی شدید و فاصله ی حاکمان و محکومین، جامعه  را به مرز انفجار رساند. برنامه های بانک جهانی و صندوق بین المللی پول و نسخه های بازار آزاد و حذف یارانه ها و خصوصی سازی در دو نظام استبدادی بن علی تونسی و مبارک مصری غیر از چپاول و فقر و بدبختی دست آورد دیگری نداشت، میلیونها بیکار و محروم از مسکن و بهداشت و امنیت اجتماعی و اقتصادی  جز اعتراض و شورش زبان دیگری برای بیان خواسته های خود نداشتند. تونس سابقه ی رهایی از استعمار و مصر سابقه ی انقلاب ملی در تجربه ی تاریخی خود داشتند. اما عوامل نفوذی غرب همه آنها را بر باد داد. کشور سوم یعنی جمهوری عربی سوسیالیستی لیبی نیز  از یک دهه پیش در اقتصاد و سیاست با چرخش به سمت راست و آمریکا تغییر موضع داد. با نفوذ عوامل آمریکا به سردمداری سیف الاسلام در دولت لیبی نسخه ی پیچیده شده  را مو به مو اجراء کردند و امروز لیبی دستخوش فاجعه ی استبداد و میلیتاریزم و فقر و حرمان است و مردمی که یک دهه پیش دارای درآمد سرانه ی بالائی بودند و از تحصیل و خدمات بهداشتی و درمانی رایگان برخوردار بودند. دولت برای هر نوزاد 7000 دلار کمک هزینه پرداخت می کردو به هر نو عروس و داماد تا 64 هزار دلار کمک هزینه ی خرید مسکن می پرداخت و بیمه ی بیکاری 730 دلار در ماه بود، مواد غذائی ارزان قیمت، کنترل دولتی قیمت مسکن ،اعطای داروی مجانی و حتی برق مجانی در بعضی از مناطق محروم داشتند، همه اینها به یک باره ناپدید شد دولت پا بر پوست موزی گذاشت که از اقلام وارداتی غرب، و صد البته منطقه ی لانگلی واشنگتن بود و سرهنگ باور کرده بود که دیکتاتوری و سرمایه داری قابل جمع است .

اعتراضات بحرین

دمینوی تغییرات که از شاخ آفریقا شروع شد کشورهای خلیج فارس را در نوردید .
تونس و مصر ابتدای راه بودند تا اینکه قطار اصلاحات به بحرین رسید. شعار مردم، اصلاح نظام سلطنتی و به رسمیت شناخته شدن حق مشارکت همگانی بود.
ندای آزادیخواهی و مساوات طلبانه ی مردم بحرین مبنای طائفه ائی نداشت، کسی در بحرین شعار شیعه یا سنی نداده بود، بحرینی ها تقاضای انتخابات آزاد ، مجلس ملی و مشروطه شدن سلطنت داشتند. اکثریت مردم بحرین شیعه مذهب هستند اما شعب  و ملت بحرین هیچگاه تقاضای صرفا مذهبی یا عقده گشائی طائفه ائی نداشته اند. شعار آنان، تغییر و اصلاح دمکراتیک اوضاع سیاسی و توزیع عادلانه ی قدرت و ثروت است. باوجودیکه حرکت آنان در محیط اسلامی خاورمیانه قرائت  جدیدی از بیداری اسلامی در قرن بیست و یکم است ولی متاسفانه رفتار مسالمت آمیز و عاری از خشونت این مردم با مشت آهنین و گلوله و زندان و اسارت از طرف خاندان سلطنتی مواجه شد.
رفتار ریاکارانه ی سردمداران آمریکا و چراغ سبز آنان وبهانه ی غیر واقعی دخالت ایران و اشغال بحرین و نظامی کردن فضای کشورتوطئه ی مشترک ارتجاع منطقه و امپریالیسم است.
 بحرین توسط کدام کشور تهدید نظامی شده است که عربستان با توسل به پیمان همکاری بین دو کشور جزیره ی بحرین را اشغال کند و جنگ سفارشی علیه مسلمانان به راه اندازد؟ و چه گناهی بزرگتر از این متصور است که برای توجیه خطای خود مطابق با خواسته های آمریکا در آتش جنگ طائفه ائی سنی و شیعه بدمد؟ کدامیک از رهبران و احزاب اپوزیسیون بحرین سخنی از حکومت شیعی زده است؟ هیچکدام.
کدامیک از رهبران ایرانی غیر از نصیحت مشفقانه و دعوت به حل مسالمت آمیز مسئله و به رسمیت شناخته شدن حقوق مردم بحرین کلامی دیگر بر زبان آورده است؟ هیچکدام . کدامیک از نهادها و سازمانهای دولتی ایران کمترین دخالتی در حوادث بحرین داشته است؟ هیچکدام . پس چرا دورغ بزرگ ؟ پس چرا کشتار؟ پس چرا زندان؟ تمامی دولتهای منطقه باید بدانند اصلاحات تنها مسیرمناسب و راه خروج از بن بست کنونی است و اگر خود به چنین ضرورت تاریخی تن ندهند سنتهای الهی آنان را ملزم خواهد کرد ولی زمانیکه آنان از گردونه ی قدرت خارج شوند.
چشمها را باید شست جور دیگر باید دید.