ب -نظام آموزشی - نظام آموزشی شامل تمامی مراحل آموزش رسمی از دبستان تا دانشگاه است. وظیفه آن آموزش شهروندان کشور است تا یک اجتماع ملی را تشکیل دهند. زمانی لنین گفته بود: تمامی هدف آموزش و پرورش و تعلیم و تربیت جوانان امروز باید متخلق کردن آنان به اخلاق کمونیسم باشد. و نسلی که امروز پانزده ساله هستند شاهد جامعه کمونیستی خواهند بود. و باید این نسل تمامی هدف زندگیش ساختن جامعه کمونیستی باشد. در شوروی سابق تمامی کتابهای درسی و آموزشی رسمی از کودکستان تا دانشگاه از همین خط مشی تبعیت می کرد. در بعضی از کشورهای غربی الگو، گسترش «آموزش مدنی» و ساختن شهروندان با هویت ملی واحد است. اما نظام آموزشی لزوما همیشه در جهت خواست نظام سیاسی ایفای نقش نمی کند. مهمترین عناصر آموزش اساتید و معلمان می بایست با این پروژه همراهی کنند. همچنین بین وفاداری خانواده ها به نظام سیاسی و اهداف نظام آموزشی هماهنگی باشد وگرنه مانند نمونه شوروی سابق و کشورهای کمونیستی همه تلاشها مانند آب در هاون کوبیدن می شود. ج ـ گروه همسالان و دوستان و گروه های کار -از عواملی که در کنار خانواده و نظام آموزشی بر جامعه پذیری سیاسی اشخاص تاثیر فراوان دارد گروه های همتا یا همسالان هستند که بر نگرشها و رفتار سیاسی اعضای خود تاثیر عظیمی دارند و حجم اطلاعاتی که از این طریق بین افراد تبادل می شود گاهی بیشتر از منابع رسمی است. در جوامعی که در آن شکاف نسلی است، این گروه های همسالان هستند که به صورت تشکلهای غیر رسمی و یا زیر زمینی بیشترین تاثیر سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی بر جای می گذارند. گروه های کار نیز با توجه به مسئله گزینش در نهادهای دولتی یکی دیگر از عوامل تاثیر گذار در جامعه پذیری سیاسی افراد است. دـ رسانه های گروهی - پیشرفت تکنولوژیک و رشد تکنیکهای بکارگرفته شده، رسانه های گروهی را به یکی از مهمترین عوامل تاثیر گذار در فرایند جامعه پذیری سیاسی تبدیل نموده است میلیاردها نفر در جهان مخاطب رادیو، تلویزیون، ماهواره ها، روزنامه ها، اینترنت و... هستند. تعداد ساعات صرف شده قابل توجه است همه اینها در شکل دادن به افکار عمومی بسیار موثر هستند. در بعضی از کشورهای اسلامی مسجد و ماهواره با هم جمع شده است. مسجد و منبر نماد میراث فرهنگی اسلامی است و ماهواره نماد مدرنیته و تمدن امروزی است بسیاری به جای تضاد بین این دو، آنها را به صورت خلاقانه با هم ترکیب کرده اند. هـ احزاب و جنبش های سیاسی و اجتماعی عضویت در احزاب سیاسی و مرتبط شدن با نخبگان سیاسی و درگیر شدن با فعالیتهای تبلیغی و سیاسی می تواند در جامعه پذیری سیاسی اشخاص نقش مهمی ایفا کند راجع به نقش احزاب و سازمانهای غیر دولتی در فرایند سیاسی در ایران مطالعات میدانی صورت نگرفته است. ه ـ گروه های مذهبی - در بسیاری از کشورها دین از سیاست جداست و به اصطلاح سکولاریسم حاکم است. در جوامع خاورمیانه ای دین یکی از عوامل دینامیک جامعه است .مساجد، منابر، گروه های مذهبی انجمن های مذهبی و خیریه، ائمه جماعات و جمعه، وعاظ و... نهاد مذهب را به عنوان یکی از تاثیرگذارترین عوامل جامعه پذیری سیاسی تبدیل کرده است تا جاییکه یکی از پایه های اساسی تحولات در خاورمیانه بوده است. عوامل دیگری مانند وقایع و رویدادهای سیاسی، تاریخ و هویت تاریخی، موقعیت ژئوپلتیک نیز می تواند در جامعه پذیری سیاسی اشخاص نقش ایفا کند.
انسانها به تدریج ,هنجارها و نگرشها و رفتارهای قابل قبول برای نظام سیاسی که در آن زندگی می کنند را فرا می گیرند . و ادراکشان از سیاست و واکنش هایشان نسبت به پدیده های سیاسی تعیین می شود . بدین وسیله افراد وارد فرهنگ سیاسی می شوند و به اهداف سیاسی شکل می دهند . این پدیده را جامعه پذیری سیاسی می نامند که می تواند به عنوان جانشینی مناسب ابزار حفظ روابط قدرت حاکم به کار گرفته شود .
چند عامل در فرایند جامعه پذیری سیاسی موثرند که عبارتند از :
الف-خانواده: زمانی که شخصیت کودک مانند لوح سفیدی است از خانواده متاثر می شود. مزیت این دوره آن است که کودک در ارتباط با عوامل دیگر نیست . بنابراین آموزش غیر رسمی سیاسی متاثر از شیوه زندگی والدین و ارزشها و هنجارهای مورد قبول آنان در روحیه فرزندان نقش اساسی دارند . مفاهیمی مثل اقتدار ،سلطه،فرمانروائی، احساس وفاداری،مشارکت و امثال آن را می آموزد.با روشهای مختلف مانند استبدادی در شیوه های پدر سالارانه یا دمکراتیک در خانواده آشنا می شود . جمله زیبایی از امام علی (ع) است که می فرمایند :فرزندان خودرا مطابق با زمان و شرایط تربیت کنید . تربیت نظام فئودالیته متناسب با شرایط کنونی نیست .بخش مهمی از جامعه پذیری سیاسی در خانواده از طریق همانند سازی صورت می گیرد .کودکان با والدین خود احساس همنوایی و همراهی می کنند و آنها را بعنوان الگوی خود می پذیرند . در اثر این پروسه در افراد و اشخاص گرایشها و وفاداریهای بنیادی شکل می گیرد. اگر والدین احساس وفاداری نسبت به نظام سیاسی داشته باشند فرزندان نیز این آمادگی را برای وفاداری پیدا میکنند.عکس این قضییه یعنی بی اعتمادی و احساس بیگانگی نیز می تواند صادق باشد .در این میان قدرت پدر بیشترین تاثیر را دارد . البته در مورد تاثیر خانواده و والدین بر جهت گیریهای سیاسی فرزندان نباید بزرگنمائی شود .میزان واقعی این تاثیر در جوانع و فرهنگها و نظام های سیاسی متفاوت است.همچنانکه در خانواده ها متناسب با جمعیت خانواده ،وضعیت معشیت ،میزان سواد و سن افراد و نوع شغل و امثال آن می تواند تغییر کند . در مورد تاثیرخانواده های ایرانی بر جامعه پذیری فرزندان تحقیقات جامعی صورت نگرفته است .
تاثیر انواع خانوده ها(تک سرپرست،نابسامان ،متعادل،حمایتی،دوستانه،رابطه ای-موازی و ...)یا اقشار مختلف (خانواده های شهدا-جانبازان-رزمندگان-ایثارگران-کارمندان دولت –بخش غیر دولتی –روستائی و شهری-روحانیون –مرفه-غیرمرفه و...)تا کنون بررسی علمی صورت نگرفته است . عوامل دیگر در مطالب بعدی بررسی می شود.
انتخاب اوباماباشعارتغییرواحیای گفتگوبرای رسیدن به صلح همه جانبه درمنطقه خاورمیانه جوانه های امیدرادردل بسیاری رویاند. دوروزبعدازاثاث کشی وی به کاخ سفیدجورج میشل مذاکره کننده چیره دست درمسئله ایرلندشمالی وسناتورسابق آمریکایی رابه عنوان نماینده خوددرخاورمیانه معرفی کرد.مردی که به انظباط وپی گیری اهداف شهره است. اماپس از10ماه رفت وآمدهای سیاسی و7دوره گفتگوامیدهابه یاس وناامیدی تبدیل شده است .ملک عبدالله اردنی درمصاحبه ائی گفت :"آشکاراست که آرزوهامرتب دورمی شودواگروضعیت همینگونه باشدمابه تاریکی سقوط خواهیم کردوالآن درفلسطین اشغالی سخن ازانتفاضه سوم است. " پاسخ محکم نه اسرائیل به درخواست آمریکانسبت به توقف کامل شهرک سازی درکرانه غربی موجب عقب نشینی آمریکاازمهمترین خواسته اعراب درمذاکرات صلح شد.دستگاه اداری اوبامااعراب راواداربه چشم پوشی ازآن می کندو امروزمصراعلام کردفلسطینیها بدون پیش شرط بایدبه میزمذاکرات برگردندسناریوئی که همیشه تکرارشده است. بعداز16سال مذا کره اسرائیل ،فلسطین یعنی ازتوافق اسلودرسال 1993تانقشه راه درسال 2003وتاامروزهمه راههای ممکن امتحان شده است واسرائیل نه تنهاحاضربه عقب نشینی ازسرزمینهای اشغالی سال1967نیست بلکه برتعدادشهرکهای خودنیزافزوده است.گره کورواصلی مشکلات خاورمیانه درذات وجوهره دولت اشغالگراسرائیل نهفته است واشغال فلسطین درسال1948میلادی ملغمه ائی ازنزاعهای سیاسی،مذهبی ، قومی وعاطفی است. مبنای دولت اسرائیل برجهان بینی غلط "حق تشکیل دولت یهودی" درسرزمینهائی است که مالکان وصاحبان اصلی سرزمین راازداشتن حق طبیعی خودمحروم کرده است.آمریکاقادرنیست اسرائیل ولابی قدرتمندش راواداربه تغییردرروش وسیاست شونیستی آنان کندوتکیه برموقعیت لرزان ابومازن نه تنهاگره گشانخواهدبودبلکه گرهی نیز برگرههاخواهدافزود.لذاغرب وآمریکاانگشت اتهام رابه سوی حماس نشانه گرفته است که پیروزانتخابات پارلمانی سال2006وحاکم اصلی نوارغزه ازسال2007است.برچسب تروریستی بودن سازمان حماس وحزب الله لبنان مسائل خاورمیانه راپیچیده ترکرده است وتوجیهی یرای فشاربه ایران درمسئله هسته ائی شده است.کاری که باعث مخلوط شدن ورقهای بازی درمنطقه خاورمیانه خواهدشد. شایدشیرپیرعلی رغم غرشهای گاه وبیگاهش دندانهای خودراازدست داده است وتاکتیکهای حقوق بشری او کشیدن لعابی بررفتارهای امپریالیستی است ،کژ راهه ائی که همه چیزراوارددالان بن بست سیاسی کرده است.آمریکامی داندوضعیت مثل سابق نیست واین نشان می دهدکه آنان فاقداستراتژی صلح وحقوق بشرهستند.رکوداقتصادجهانی ،تشدیدناامنی درافغانستان وپاکستان،مشکلات عراق و مقاومت ایران برمواضع خوددستگاه اداری اوبامارادرتنگاقرارداده است. تغییرخوی امپریالیستی وتکیه دولتهابرامواج خروشان ملتهاموجب احترام متقابل وخروج ازتنگاست اگرچه ضرب المثل فارسی" کس نخاردپشت من جزناخن انگشت من" مارابه تامل بیشتروامی دارد.