حسب و نسب خانوادگی
چیست؟ افتخار به گذشتگان به تاریخ، قومیت و نژاد تا چه حدّ مبنای عقلایی و علمی
دارد؟ آیا این نوع افتخارات تریاک ملتها نیست؟ لایه ایی برای پوشاندن نارسائیها و ناتوانی های فرد و یک جامعه نیست؟ مهمترین
تاثیر استفاده از تریاک و مواد مخدر اینست که مصرف کننده را لحظاتی از زمان حال
خارج می سازد و به اصطلاح این طائفه در عالم هپروت سیر می دهد. در عالم بی خبری دن
کیشوت وار خود را شوالیه ایی می پندارد که فاتحانه دشمن را شکست داده و قهرمان
فاتحی است که محبوب قلوب همه است. خود را بی عیب و نقص می شمارد تا اینکه دوره ی
نشئه ی مخدر به سر می آید و زمان خماری همراه دهان دره های طولانی شروع می شود. در
کشورهای استبداد زده سیر شکل گیری خانواده های به اصطلاح حسب و نسب دار چیزی بیشتر
از زائده های فاسد حکومت چپاول و غارت نیست. یکی از افراد این خانواده با دست بوسی
و تملق و نوکری ارباب ِ بزرگتر مجوز غارت مال و ثروت مردم به دست می آورد. اساس
خانواده ها با ظلم و تعدی به اموال دولت و ملت شروع می شود و گاهی این تعدی با
تجاوز به نوامیس همراه می شود. فرد در نزد مردم عصر خود مورد نفرت است پس از گذشت
دو نسل نوه ها به اجداد دزد و غارتگر خود به عنوان سر سلسله خانواده افتخار می
کنند و بدترین فصل این نمایش تائیدی است که مردم نسبت به چنین دگردیسی فرهنگی و
ارزش دارند. یا بعضی از افراد چه مزیتی بر دیگران دارند که می بایست به عنوان
شاهزاده، آقا زاده و امثال این زاده ها سهم نفت و درآمد ملت های منطقه را به حساب
بانکی خود واریز می کنند و مدعی هستند ما خانواده های اصیل دارای حسب و نسب هستیم.
کدام حسب و نسب؟ غارتگری و جنایت و دزدی تنها واقعیت شناسنامه های آنهاست.آیا بیل
گیتس و استیوجابز دو نوع آور و مبتکر و کارآفرین چه اصل و نسبی با توجه به معیارهای
هواداران این تز داشته اند؟ چه کسی بیش از این دو در علم صنعت کامپیوتر و اینترنت
تا این حد تاثیر فرا ملی و جهانی داشته اند؟ شما داستان جابز و گیتس را خوانده
اید؟ یا روسای جمهور و نخست وزیران بسیاری از کشورها مردمانی عادی از طبقات متوسط
بوده اند که در چرخه ی سیاست و فعالیت های حزبی لیاقت های علمی و مدیریتی خود را
نشان داده اند و مدتی در پست شخص اول مملکت فعالیت سیاسی اجرایی داشته اند پس از
پایان دوران دولت خود بازنشسته شده اند. ملت های توسعه یافته هیچگاه فرزندان و
خانواده های آنان را صاحب امتیاز ویژه نپنداشته اند. هر کس بوده اند دورانشان
پایان یافته و مثل بختک بر سرنوشت مردم نیفتاده اند. هیچکدام تلاشی برای به ریاست
رساندن فرزندان خود ندارند. اصولاً سیستم رقابت سیاسی و انتخابات به نحوی است که این
شیوه ها در آن جایی ندارد و این روشهای عقب مانده مخصوص کشورهای استبداد زاده است.
حسنی مبارک در رویای جانشینی پسرش جمال مبارک بود. قذافی در آرزوی ولایت عهدی سیف
الاسلام بود و قس علیهذا....
هیچ انسانی مقدس نیست،
فریب و خدعه و تبلیغات از افراد معمولی انسان های نیمه خدایی می سازد. هیچ حسب و
نسبی نیست مگر علم و اخلاق. هر انسانی از پدر و مادری متولد می شود که این از
جبرهای زندگی است ولی انسان صاحب اختیار و اراده است که می تواند با کسب دانش و
علم و آراستگی اخلاقی و معنوی حسب و نسب خود را بسازد و هیچ جبری اعم از تاریخی و
اجتماعی و فردی نمی تواند افراد را از این حسب و نسب اکتسابی جدا سازد. " کل
نفس بما کسبت رهینه" همه گروگان اعمال خود هستیم. بلکه جوامع آزاد و دمکراتیک
که شیوه ی عدالت اجتماعی را سرلوحه خود قرار داده اند بستر مناسبی برای رشد و
تعالی و کمال انسانی فراهم می کنند و بزرگترین احتکار در نظام های غیر آزاد احتکار
استعدادها و سرمایه های انسانی و اجتماعی است.
بله تربیت خانوادگی مانند
تربیت اجتماعی عامل محیطی تاثیر گذار در شکل گیری شخصیت است ولی فراموش نکنیم هر
انسانی آزاد و صاحب اختیار خلق شده است.نمونه های فراوان درتاریخ ایران وجهان گواه
صادقی براین مدعاست.