نماز ،لبیک به دعوت
نوح فرمود: « قال رب انّی دعوت قومی لیلاً و نهاراً فلم یزدهم دعائی الّا
فراراً» پروردگارا من شب و روز قوم خودم را دعوت کردم و دعوت من جز بر فرارشان
نیفزود . ( 5-6 نوح)
در این آیه حضرت نوح (ع) خبر داد که قومش نسبت به دعوت او خود را به کری
زدند زیرا می دانست که اجابت دعوتش بر آنان واجب می شود و زمانیکه آنانرا فرا
خواند تا خداوند بیامرزدشان آنان انگشت هایشان را در گوش هایشان نهادند و جامه
هایشان را بر سر کشیدند.
نوح قومش را از حیث عقول و روحیانیتشان شب دعوت کرد . چون آنها غیب اند، و
نیز از حیث صورت و حسّشان روز فرا خواندشان و در دعوت بین آن دو جمع نکرد، مانند :
"لیس کمثله شی ء "
لذا باطنشان از این فرقان رمیدگی یافت و بر فرارشان بیافزود. چون در آن فرقان
است در حالی که امر قرآن است نه فرقان ، و آن که در قرآن اقامت گزیند، گوش به
فرقان نمی دهد، اگرچه در آن است ، زیرا قرآن فراگیر فرقان است، اما فرقان فراگیر
قرآن نمی باشد . بدین جهت جز محمد (ص) و این امتی که بهترین امتی هستند که بر این
مردم نمودار شده اند، اختصاص به قرآن نیافتند. پس محمد (ص) قوم خودش را شب و روز
فرا نخواند، بلکه آنان را شب در روز و روز در شب فرا می خواند. و در این مسئله
نکته هاست که دانایان از آن بهره ها می گیرند که نفی دوئیت و تنزیه و تشبیه و شرک
است
.
از اینرو خداوند امت محمد را امر به برپا داشتن نماز کرد که شب و روز را با
هم داشت و مقام آن مقام قرآن است ،توحید و قیام، رکوع و سجود و شهادتین و سلام را
با هم دارد. نماز لبیک مومن به دعوت اوست و مقام آن قرابت و همنشینی است . چنین نمازی پلکان و
نردبان ملکوت است .