سه گانه ی زر و زور و تزویر در فرهنگنامه ی
شریعتی مثلث سلطه ی استبدادی قلمداد شده است . استعمار و استثمارواستحمار وجه دیگری از
همان مثلث است که شریعتی در نوشته های خود به آن پرداخته است.عده ائی از سه گانه ی
استبداد، فساد و وابستگی و تبعیت در تحلیل نظامهای دیکتاتوری از نوع ریاستهای
مادام العمر در کشورهایی مانند مصر و تونس و امثال آن سخن گفته اند.در مورد ترتیب
آنها گروهی فساد -استبداد و وابستگی و جمعی استبداد و فساد را مدل تحلیلی
خود قرار داده اند. استبداد در مبارزه با آزادیها و نادیده گرفتن حقوق بشر و زیر
پا گذاشتن قانون و سرکوب و تزویر و تقلب در انتخابات و امثال آن تجلی می کند.
روسای جمهور مادام العمر و احزاب وابسته به آنها در همه ی انتخابات پیروز می شوند،
مبارک، بن علی ، علی عبدالله صالح و ...
فساد در ابعاد اقتصادی آن و غارت ثروت ملی،
نظام انگلی سرمایه داری وابسته، تحمیل فقر و بیکاری بر مردم ، کوچک شدن طبقه ی متوسط
جامعه و بالا رفتن آمار افراد زیر فقر و تشکیل طبقه ی نوکیسه ، گسترش اعتیاد و
فحشا و رشوه و ناکارآمدی دولت و رشد باندهای مافیائی و امثال آن تجلی می کند.
ثروتهای بادآورده ی بیلیونی سرکرده ها، خانواده و اعوان و انصار آنها نمونه های
بارز آنست .
تبعیت و وابستگی در نوکری آنان به قدرتهای سلطه
گر از جمله آمریکا و اسرائیل و عدم استقلال کشور ظهور و بروز می کند. این تثلیث شوم همان
بختک شیطانی است که راه نفس کشیدن توده های مردم در کشورهای استبداد زده را بسته
است و مصداق اعلی ظلم و شرک و کفر است .
تحلیل گرانی که ریشه ی مشکلات را اقتصادی
می دانند شعار نان و اشتغال و کرامت انسانی و مبارزه با بردگی می دهند.
آنان که استبداد را مشکل می دانند شعار
آزادی و حکومت قانون و انتخابات آزاد و دمکراسی سر می دهند و گروهی که مسئله ی
وابستگی و تبعیت را عامل اصلی می پندارند شعار مرگ بر آمریکا و اسرائیل و صهیونیسم
بلند می کنند.
راه حل دموکراتیک و دمکراسی چیست؟ تعریف های
زیادی شده است اما از جنبه ی فرهنگی دمکراسی یک نوع سنت مربوط به تقالید و اخلاق و
سلوک فردی و جمعی است . فرهنگ اسلامی همه ی عناصر مترقی درتربیت فردوجامعه ی مدرن رادارد. از
نگاه سیاسی ، دمکراسی به معنی اجماع عمومی در مورد نوع نظام داخلی کشور و تفکیک
قوا و منبع مشروعیت و استراتژی سیاست خارجی متناسب با آن است و در واقع ابزاری
برای هماهنگی سیاست داخلی و خارجی یک کشور است . و گرنه همه چیز توهم است . مبارک
و بن علی و امثال آنها می روند چند روزی جشنی بر پا می شود ولی در نهایت همان آش و
همان کاسه و چه بسا آش تلخ تر و کاسه ی داغ تر و مردمی که احساس می کنند فریب
خورده اند و بعد از مدتی می گویند چه فکر می کردیم و چه شد . دمکراسی یک مفهوم و
یک مضمون و یک محتوا است . اسم و رسمش مهم نیست . بلکه پایبندی به اجراء شدن این
روش اصل است . از طرفی کسانی که دیکتاتوری را محدود به شخص دیکتاتور و خانواده و
اعوان و انصار آن می دانند در تور دشمن گرفتار می شوند. مثلاً در مورد مصر ممکن
است بین سران معترضین و دستگاه اداری کاخ سفید و اوباما توافق شود تا با فدا کردن
خانواده ی مبارک و پرداخت کمترین هزینه همان مناسبات گذشته با شکل و لعاب
جدید حفظ شود . باید به این سه گانه و مثلث با هم حمله شود. استبداد در سیاست
داخلی و فساد در حوزه ی اقتصاد و وابستگی در سیاستهای خارجی یکجا مورد تهاجم
نظام مند معترضین واقع شود .
آنچه به عنوان اعتراضات خیابانی در کشورهای
منطقه مشاهده می کنیم یک شبه ایجاد نشده است بلکه انباشت ِ آگاهی و خشم و نفرتی
است که در یک لحظه از عمق ِ وجود توده ها به زبان می آید و از خانه ها به کف
خیابانها می رسد و به جنبش یا انقلابی ختم می شود که یک نظام را ساقط می کند.
بهانه ها متفاوت است گاهی نوشتن یک مقاله در روزنامه است زمانی خودسوزی یک جوان و ... همه ی آنها مانند
قطره ائی است که بشکه ی آب را سرریز می کند . آنچه در خاورمیانه بسیار مهم است نقش
قدرتمند اسلام به عنوان نیروی اجتماعی است که محرک توده هاست اگر نتائج جنبشهای
کنونی به شکل گیری دولتهای اسلامی در منطقه نیز منجر نشود چیزی از نقش اسلام نمی
کاهد ،انقلاب اسلامی ایران و اندیشه های رهبران این نظام و رفتارسیاسی مردم ایران مستقیم
و غیر مستقیم در خیزش مردم منطقه متناسب با شرایط تاریخی و جغرافیائی آنان تاثیر
داشته است ،چیزی که غیر قابل انکار است .
سلام،غرض عرض ادب بود وگذارش زنده بودنم که حاصل شد.پایدار باشیم و استوار ،انشاالله