نماز استراتژی نه تاکتیک
انسان موجودی مرکب از سه عامل ، ژنتیک
،محیط و تربیت است . این قاعده ی کلی ساری و جاری بر زندگی هر انسانی در گذشته و
حال و آینده است . کودکی که در محیطی سخت گیرانه و ظالمانه همراه با احتقار و
زورگوئی بزرگ شده است اساس وجودی او تضعیف و سست شده و شخصیت او عصبی و ناسالم می شود. او یاد می گیردکه
چگونه متناسب با محیط اطراف وبا اتخاذ
تاکتیک های متفاوت خود را با فضای حاکم موافق و همراه نشان دهد. تاکتیک های سه
گانه ی او مهرورزی ، برتری طلبی یا گوشه گیری و عزت طلبی است .نتیجه ی همه ی
آنهاسرکوب درونی انسان است، که هر کدام از آن تاکتیک ها را مستقلاً یا به صورت
ترکیبی ، مستقیم و یا غیر مستقیم مورد استفاده قرار می دهد،این تصویرعمومی ازچهره
ی اکثریت انسان امروزی است .
حالت تشویق و اضطراب و وضعیت عصبی و
بیمارگونه در انسان عصر حاضرکاملا مشهود است .
نماز پیوند انسان با منبع قدرت ِ لایزال
الهی است . خداوند انسان را با هر وضعیت و موقعیتی می پذیرد . او را سرکوب نمی
کند، ظالم نیست از گناهان او چشم پوشی می کند. او را با تمام ضعف ها و نواقص
پذیرفته است . محدودیتهای انسان را می شناسد. مهربان ، رحیم و رحمان و غفور است .
نماز عالیترین نمونه ارتباط و دیالوگ انسان با خداست . در کنار سه عامل شکل دهنده
ی شخصیت انسان عامل چهارم ،عبادت و مشخصاً در اسلام نماز است که می تواند سه عامل
دیگر را بالانس کند .نمازاستراتژی تکامل وبالندگی وفلاح ورشد شخصیت است.نماز جوانه
های فطری صفات و فضایل وجود انسانی را تغذیه ی مناسب می کند و عناد و چند پارگی
شخصیت وجودی را ترمیم می کند و انسان می تواند در پناه عبادت و پرستش "خود
واقعی" را بیابد وآنرا به "خود ایده الی "رهنمون سازد و همه ی
سدهای رشد را پشت سر بگذارد. محیط که تاثیر گذارترین فاکتور شکل دهی شخصیت است
توسط بندگان واقعی خداوند رنگ الهی می گیرد و فضای مناسب تعالی و رشد انسانها
فراهم می شود چنین نمازی در حوزه ی پرستش و عبادت نردبان ملکوت انسان می شود .