شاید عده ای متخصص فن و صاحب دانش بتوانند با بررسی زندگی و احوالات
مستبدین و دیکتاتورها آنان را تقسیم بندی کنند و انواع آنان را از هم متمایز
سازند. اما این نکته مشهود است که عصر دیکتاتورهای نظام توتالیتاریست مانند نظام
فاشیستی استالینیستی یا هیتلری و امثال آن یا عصر پادشاهی مطلقه که چه فرمان شاه,
چه فرمان خدا سالهاست که به پایان رسیده است. دیکتاتورهای نیم قرن گذشته و دهه ی
قرن کنونی دیکتاتورهای مخملی هستند. دیکتاتورهای عصر ارتباطات و اینترنت و ماهواره
ناچارند بعضی مقتضیات عصر خود را گردن نهند. دیکتاتورهای امروزی اگر خود و
اطرافیانشان نیز بخواهند مردم را سرکوب کنند کشته ها و ظلم و ستم و تبعیض و فساد
اقتصادی و سیاسی آنان نمی تواند لاتعد و لاتحصی یعنی بی حد و اندازه باشد .
دیکتاتورهای مخملی باید روپوشی از مخمل بر لباس زرهی و جوشن و سپر و
شمشیر خود بکشند. البته سیاستمداران باورمند به خدا و آخرت که مسلح به کنترل درونی
و زیر تیغ کنترل بیرونی مردم و نهادهای مدنی و مطبوعات آزاد هستند با خود و ملت
صادق هستند و مردم کشورشان در زیر سایه ی عدالت و آزادی و امنیت زندگی می کنند،
اینان رستگارانند که مردم خود را به رستگاری و فلاح و رویش هدایت می کنند.
اما سیاستمدارانی که پیرو مکتبِ سیاست یعنی خدعه و هدف وسیله را توجیه
می کند می باشند نیز باید بسیار هوشمندانه و با درایت باشند که از گزند خسارتهای
حوادث مصون بمانند اگر چه عمر سیاسی آنان از همسالان بی تدبیرشان طولانی تر است
ولی باز دوامی نخواهند داشت .
یکی از ظرافتهای رفتاری آنان باید پرهیز از کارهائی باشد که احساس
حقارت را در کارگزاران دولت و مردم ایجاد نکند که منجر به نفرت و در نهایت انفجار
خواهد شد . اشخاص حقوقی در حوزه ی اجراء نباید سوگلی یا سوگلی ها داشته باشند. پادشاهان
در گذشته از میان زنان حرمسرا یک سوگلی داشتند که نهایتاً منجر به حسادتهای زنانه
و درگیری هایی درون حرم می شد حالا اگر از رئیس یک مملکت تا مدیر دون پایه ی یک
اداره سوگلی سیاسی داشته باشد و از باب ترجیح بلا مرجح سوگلی خود را بر دیگران برتری
دهد . عملاً تیشه به ریشه ی حکومت خود می زند. گاهی سوگلی شخصیت حقیقی سوگلی شخصیت
حقوقی آنها نیز می شوند مانند همسران و یا معشوقه های بعضی از دیکتاتورها از جمله
موسولینی، هیتلر، چائوشسکو و امثال آنها که آخرینش خانم لیلی طرابلسی همسر زین
الحاربین بن علی رئیس جمهور مخلوع تونس بود که بر مجاری قدرت و اقتصاد تونس مسلط
بود و مظهر فساد در نظام استبدادی تونس شد . البته منظو راز سوگلی در این نوشته
جنس مونث نیست . سوگلی
های سیاسی می توانند مونث و یا مذکر باشند برای مثال در یک نظام فرضی صاحب منصبی
از میان کارگزاران لشکری و کشوری فقط یک نفر را بر همه برتری دهد تا جائیکه جایگاه
حقوقی دیگران نیز لگدمال تکبر و غرور و خودخواهی وی شود و وقتی به رفتار او اعتراض
می شود به جای رسیدگی مورد تائید مجدد واقع شود.
البته مقصود این نوشته درس گفتارهائی درباره دیکتاتورها نیست که آنان
از هر پَستی پَست تر بل هم اضل هستند . بلکه هدف تدبر در احوال آنان است که از
مصادیق سیر افاقی وانفسی است تا چه کسانی اهل تدبر و تعقل باشند . می گویند مردی
در حال احتضار از همه حلالیت می طلبید نوبت به شتر رسید، شتر خطاب به وی گفت اگر
در روابط ما مظلمه ای واقع شده من شما را بخشیدم ولی واقعه ای را تا آخر عمر
فراموش نمی کنم که در شبی بارانی در بیابان افسار مرا به دُم خر بستید و مرا پیرو
او ساختید . انسان
عاقل هیچگاه حیوانی مثل شتر که خداوند در قرآن او را به عنوان آیه ای از آفرینشِ
خود نام برده و ما را به تدبر در خلقت او دعوت کرده و میزان پرداخت دیه قرار داده
و مانند انسان به نفر شمارش می شود پیرو خر که در قرآن انکرالاصوات شمرده شده نمی
کند.
تو خزون دل مه ولا تو بهارش