یکی از تجربه هائی که حضور در شورای اسلامی شهر بندرعباس( شورای اول) نصیب ما ساخت این بود که با سیکل معیوبی در سیستم اجرائی شهر روبرو هستیم . عدم امکان جمع بین دو موضوع که به نظر متناقض می آمد. عده ائی حضور در نهادهای انتخابی و یا مدیریتهای اجرائی را پله ائی برای ورود به انتخابات مجلس شورای اسلامی یا حضور در آن می دیدند و یا می بینند لذا حاضر به پذیرش پرداخت هزینه های اجرای قانون نیستند و درصدد جلب رضایت همگانی هستند آنها بهترین روش را رکود اجرائی و عدم برخورد با تخلفات بعضی از صنوف و اقشار مردم می بینند. از طرفی یک روی سکه ی قانون، خشونت مجاز در اجرای آن است . مشکل عمده روشنفکران و مدیران اجرائی کشورهای جهان سوم عدم توجه به این نکته است که اجرای قانون نارضایتی عده ی محدودی و رضایت عمومی را در بردارد.
از اینرو می بینیم که بهترین زمینهای حاشیه بلوارهای اصلی شهر بندرعباس توسط عده ای غصب و به حقوق مردم تجاوز می شود و جمعی بدون پرداخت هیچگونه عوارض قانونی و مالیات جیب خود را از سرمایه پر کرده و فقر را بر عده ای تحمیل می کنند. ماده صد شهرداری ابزار قانونی برخورد با آنهاست ولی مدیران و مسئولین برای عدم اجرای آن همیشه عذرهائی دارند . سالهاست خیابان بهادر جنوبی و خیابان مسجد امام و امثال آن به همین منوال مانده است ولی کاری صورت نمی گیرد شاید به این دلیل که گروهی می خواهند یا می خواستند از پشتیبانی آراء آنها برخوردار شوند.اگرچه این مسئله عمومیت ندارد وبیان ریشه ائی همه ی مشکلات نیست ولی یکی ازعمده ترین آنهاست. اگر شهروندان فراموش نکرده باشند بازار ماهی فروشی و بازار شهرداری در حاشیه ی ساحل جنب اسکله ،چهره ی نازیبائی به شهر داده بود. استاندار وقت، مقتدائی با علم به هزینه های برخورد، مسئله را حل و فصل کردوی نگران جذب ویاریزش آرائ خودویادیگران نبود. حداقل حفظ و نگهداری و مراقبت برای تمیز و بهداشتی بودن بازار ماهی فروشی کمترین کاری است که باید انجام گیرد که متاسفانه واقعیت موجود عکس آن است . یکی از اماکنی که با بهداشت و زیبائی شهر مرتبط است میدان عرضه ی میوه و تره بار است، در شورا ما شاهد مقاومت های زیادی از درون شهرداری و بیرون از آن برای اصلاح و بازسازی آن بودیم. علاوه بر آنچه گفته شد تعداد اندکی حق العمل کار در میدان شاید بیشترین منفعت خود را در حفظ وضع موجود می بینند ،آنروز حاضر به همکاری نبودند مطمئناً امروز نیز دوست ندارند در محیط وسیعتری قرار گیرند.
تابرتعداد آنها افزوده و در نتیجه شاهد تقسیم منافع خود باشند. آنها چه غصه ای دارند کشاورز رنج کشیده باید بیاید و درصدی از رنج خود را به جیب آنها سرازیر کند .درمقابل چه خدمات مفیدی دریافت می کند؟آیا به جنبه های شرعی وقانونی چنیین معامله ائی اندیشیده ایم؟ آیا شک وشبهه ی شرعی ندارد؟ کشاورز و دهقانی که در چرخه ی رای دادن و رای گیری و نماینده به مجلس فرستادن تشکیلات منسجمی ندارد در نتیجه در معادلات سیاسی شهر نقشی ایفاء نمی کند. اینکه جمعیت حق العمل کار تا چه میزان مالیات و عوارض پرداخت می کند ما اطلاعی نداریم. از اینها که بگذریم یکی از کثیف ترین اماکن شهر همین میدان عرضه ی میوه و تره بار است فاقد هر نوع سرویس بهداشتی ورفاهی و اگر چند قطره باران ببارد عملاً غیر قابل دسترس می شود . خداوند در و تخته را با هم جور کرده است گاهی بوی میوه های لهیده با بوی کوکناردر هم می آمیزد. انگار شرم در هوا موج می زند و مکانی برای شرمندگی می شود . گداهای کشور همسایه پاکستان در تمامی چهارراه ها مزاحم شهروندان هستند. از شهر به سمت سیرجان که حرکت می کنید باز پدیده تصرف غیر مجاز زمین و از شهر به سمت اسکله ی شهید رجائی شاهد تجاور به حریم 60 متری دریا هستید . در دو طرف بلوار امام حسین (ع) که از دیرباز تاکنون تصرفات غیر مجاز به مسئله ائی معمولی و عادی تبدیل شده است . به نانوائیها که مراجعه می کنید انگار از سرلجاجت یا مقابله با طرح هدفمند کردن یارانه ها نانها را با کیفیت بد تحویل مردم می دهند در حالیکه دولت آرد را با نرخ مناسب در اختیار آنها قرار داده است. یاد نصیحت دوستی افتادم که به ما در شورای شهر می گفت مگر شما نمی خواهید دوباره عضو شوراء شوید پس چرا در مورد بعضی از مسائل پافشاری می کنیید، علی الخصوص اشاره به قدرت وارتباطات یکی از پیمانکاران آنزمان داشت.خوشبختانه پس ازگذشت سالها مدارک آندوره موجوداست.
فهمیدن این نکته سخت نبود که این سیستم گدائی رأی به هر قیمت و با هر نحوه و شکلی وباخفت وخواری یکی از عوامل عقب ماندگی بعضی ازسیاستمداران ودرنتجه لاینحل ماندن مشکلات اساسی مردم است. چه خوب می شد اگر قانونی یا حداقل منشور اخلاقی، مدیران را از ورود به عرصه فعالیتهای تبلیغی و انتخاباتی منع می کرد تا بدون واهمه از ریزش آراء با شجاعت تمام برنامه ها را اجراء کنند. این نوشته درصدد طرح یک نمونه ی کوچک از مشکلات شهر است. قضاوت در مورد اشخاص و افرادهدف آن نیست .مشکلاتی که حل آنها ماراپله ائی به یک زندگی طیب واسلامی نزدیکتر می سازد.